0 / 5 (0 votes)

مصاحبه با استیو مک کوئین در رابطه با فیلم شرم

admin . مصاحبه ها

مصاحبه با استیو مک کوئین در رابطه با فیلم شرم

مصاحبه با استیو مک کوئین در رابطه با فیلم شرم

اونقدر عزیز است این کارگردان که کم کم مصاحبه هاش را در سایت قرار بدم.

از آنجاییکه فیلم شرم هنوز در دل بسیاری از سینما دوستان جا دارد و خیلی از افراد هم به فکر فرو برده است، مجله اینترویو مصاحبه ای به بهانه همین فیلم با کارگردان انجام داده است که در ادامه مطلب مصاحبه با استیو مک کوئین را با هم می خوانیم :

کریگ هوبرت : در ظاهر امر، فیلم "شرم" در موضوع بسیار متفاوت از فیلم قبلی تان " گرسنگی " است . چه چیز شما رو به اعتیاد به رابطه جنسی علاقه مند کرد ؟

استیو مک کوئین : این ایده من و " ابی مورگان" بود. ما  گفتگویی به مدت یک ساعت و بعد یه گفتگوی سه ساعت و نیمه با هم داشتیم ، و هنوز هم به نتیجه نرسیده بودیم و قانع نشده بودیم . این یکی از آن چیزهایی بود که ما در موردش صحبت کردیم . ما در مورد اینترنت ، هرزه نگاری ، و سپس اعتیاد به رابطه جنسی گفتگو کردیم . بعد ما شروع به انجام تحقیقات کردیم ، خوب، هنگامی که سعی در انجام پژوهش در لندن کردیم ، هیچ کس نمی خواست با ما صحبت کند. این یکی از آن چیزهایی است که – من در آن زمان فکر میکردم – بسیاری از مردم در مورد اعتیاد به رابطه جنسی صحبت می کردند و این قضیه در همه جا مطرح بود. من فکر می کنم مردم خاموشی در پیش گرفته بودند ( کنار کشیده بودند ) ، آنها نمی خواستند با ما صحبت کنند . و بعد ما به نیویورک رفتیم و با کارشناسان در این زمینه صحبت کردیم و به نوبه خود آنها ما را به افرادی که معتاد جنسی بودند و یا در دوره نقاهت معتادان جنسی بودند معرفی کردند، و من با خودم فکر کردم، "چرا ما این فیلم را در نیویورک نسازیم ؟ " از اینجا شروع شد.

هوبرت : آیا شما فکر می کنید عدم صحبت در لندن در ارتباط با آن مربوط به مسائل فرهنگی آنجا می شود ؟

مک کوئین : نه، نه .من فکر می کنم شاید، مردمی بودند که شاید فکر میکردن ما می خواهیم این صحبت ها را در رسانه ها منعکس کنیم برای همین با ما صحبت نمی کردند.

هوبرت : خب . سطح پژوهش و تحقیقات برای شما چقدر مهم است ؟

مک کوئین : این امری بسیار مهمه . ما در اینجا ، با چند نوع از افرادی که اعتیاد به رابطه جنسی دارند صحبت کردیم ، که واقعا آن را درک کرده بودند ، و در ادامه با افرادی که آنها را کمک می کردند نیز صحبت کردیم .. ما مثل Columbo و خانم مارپل بودیم ، که دنبال سر نخ ها رو میگرفتیم و نمی دانستیم چه چیز را پیدا خواهیم کرد . من نمی خواستم نظرم رو بر موضوع فیلم تحمیل کنم . من می خواستم بواسطه آن راه خودمان را پیدا کنم.

هوبرت : آیا به شیوه دیگری هم تحقیق کردید ؟

مک کوئین : پژوهش بصری ( میدانی ) ، بله ، البته . پژوهش شفاهی مورد علاقه من است، من عاشق صدا هستم . بسیاری از پژوهش ها در مورد براندون باید انجام میشد ، او در کجا زندگی می کند ، چگونه به سر کار میرود ، از کجا غذاشو تهیه میکند ، کجا لباساشو برای خشکشویی میبرد و مسائلی شبیه به این. این برای من بسیار مهم بود

هوبرت : آیا شما قبل از فیلم برداری به فیلم ها و یا حتی نقاشی یا عکس ها نگاه می کنید ؟

مک کوئین : نه، نه . [ به سمت پنجره اشاره میکند ] شهر نیویورک به اندازه کافی جالب توجه است.

هوبرت : درسته ، البته . فضاها در این فیلم، برای مثال آپارتمان براندون ، واقعا محدود و بسته هستند .

مک کوئین : برای این مقدار سطح درآمد و پولی که شما پرداخت می کنید چنین آپارتمان هایی در نیویورک گیر شما می اید. ما می توانستیم او را در یک اتاق زیرشیروانی قرار بدیم ، اما این نمی تواند درست باشد . ما تحقیق کردیم – براندون چه مقدار درامد دارد و چه نوع آپارتمانی رو می تواند داشته باشد. این آپارتمانی هست که او می تواند داشته باشه . بله ، قبول دارم توی آن حسی از محدودیت وجود داره .

هوبرت : برخی از فضاهای دیگر بسیار باز تر هستند ، از جمله محل کار براندون ، که تمام شیشه ای است . هیچ کجا برای پنهان شدن وقتی که او آنجاست وجود ندارد.

مک کوئین : بله . این هم نکته ای هست ، که بسیاری از آمریکایی ها در فضای بی نهایت بازی زندگی و کار می کنند. البته این شیوه برای من عجیب و غریب است .نکته جالب در مورد آن این است که شما همیشه یک چشم انداز از شهر دارید ، به عنوان یک فرد ، شما همیشه در جایی از شهر قرار دارید . شما همیشه باید خودتان را مناسب با محلی از شهر که در اون هستید متناسب کنید .. من فکر می کنم که این باعث بوجود آمدن چیزی می شود . چیزی که برای شما اهمیت دارد و خودشو در آن دیدگاه نشان می دهد.

هوبرت : "هتل استاندارد" محل یک صحنه اصلی در فیلم است . آیا چیز خاصیی وجود داره که شما به طور خاصی علاقه مند آن هتل و لوکیشن شده باشید ؟ شما از شهرت اون آگاه بودید ؟

مک کوئین : در آن زمان، من نمی دانستم. این یکی از همون چیزهایی بود که گفتم : منظره . من عاشق اون اسکله شکسته بیرون از پنجره بودم . که بیشتر مانند این هست که مردم غرق شده اند یا اینکه در آستانه غرق شدن هستند ..

هوبرت : این دومین فیلم شما را با مایکل فاسبندر است . روابط کاری بین شما چطور تغییر کرده است؟

مک کوئین : من فکر می کنم ما حالا همدیگر رو بهتر میشناسیم . من بسیار خوش شانس بود که رابطه کاری با مایکل دارم . این رابطه بر حسب تصادف رخ داده است ، اما او شگفت انگیز است .
هوبرت : وقتی که شما با او در مورد ایده فیلم صحبت میکردید آیا در مورد خصوصیات کاراکتر فیلم با هم توافق داشتید یا اینکه هر کدوم نظر جداگونه داشتین ؟
مک کوئین : همه چیز به فیلم نامه بر میگردد. من آن را با در نظر گرفتن مایکل در ذهنم ننوشتم ، من فیلمنامه رو با در نظر گرفتن شخصیت ( فیلمم) در ذهنم نوشتم . و اصل فیلمنامه هست و البته کمی هم در تمرین شکل میگیرد . همین . بعد ما میریم سراغ فیلم …

هوبرت : من می خواستم کمی در مورد موسیقی ای که در فیلم است بپرسم. یک تضاد آشکار بین قطعات " گلن گولد " که براندون گوش میدهد با موسیقی دنس که در بخش دیگری از فیلم به کار رفته مثل کارهایی از مانند tom tom club و chic وجود داره.

مک کوئین : نکته در مورد گلن گولد و براندون، goldberg variants هست، به طور خاص، این مانند یک معادله ریاضی در موسیقی است. این چیزی بود که من دوست داشتم که براندون فرو رفته شد به داخل همه هرج و مرجی که در اطراف او اتفاق می افتد و این واقعیت که او اساسا وینیل رو دوست داره ، من می خواستم که او به صورت ملموسی به موسیقی بپردازه .. ملموس شدن با موسیقی رفتن به حالت خلسه هست … من این طلسم شدن رو میخواستم ..

هوبرت : این فیلم NC-17 رتبه بندی شده ، احساس تون در مورد اینکه این چه بر سر فیلم میاورد چیست ؟ آیا برای شما مهم است، یا شما فقط خوشحالید که این فیلم منتشر شد ؟

مک کوئین : من حتی نمی دانم NC-17 چی هست. من فکر می کردم این یک گروه رپ هست !. من فکر کردم که اونها یک آلبوم رایگان و یا همچین چیزی به من داده اند ! . این هیچ معنی ای برای من نداره . من هرگز گفتگویی با شرکت فاکس سرچ لایت در مورد برش فیلم ، یا تغییر آن نداشتم . من هرگز صحبتی با شرکت فاکس سرچ لایت در مورد NC-17 نداشتم ، واقعا. من فقط خوشحالم که در امریکا منتشر خواهد شد و مردم این فرصت را دارند که آن را ببینید.

هوبرت : این فیلم مخصوص بزرگسالان است ، بنابراین من فکر نمی کنم این امر مردم را از دیدن آن منصرف کند.

مک کوئین : این یک فیلم مسئولیت پذیر است و من به آن افتخار میکنم . این یک فیلم در ژانر اسلشر ، و یا از اون فیلمایی که به کله مردم تیراندازی میشود نیست.

هوبرت : من تصور میکنم ساختن یک فیلم مثل این ، یک تجربه همه جانبه برای شما می باشد . نظرتون چیه ؟

مک کوئین : خوب ، من هنوز از حال و هواش بیرون نیومدم . من به یاد دارم زمانی که " گرسنگی " به پایان رسید ، بعد از همه نامزدی های فیلم و چیزای دیگه ، من دو بسته راش بزرگ که تا زیر بازویم میرسید رو داشتم . من به این نگاه نمیکنم که بعد از تمام شدن " شرم " چه اتفاقی می افته … با " گرسنگی " ، ما در حال صحبت کردن با مردمی هستیم که مردم  را کشته اند ، کسانی که نسبت به مردم خطاهای وحشتناکی مرتکب شده اند … پس من به دنبال آنچه پس از این فیلم برای من اتفاق می افتد نیستم . [ می خندد ] برای من، این همه چیز یا هیچ چیز است.

برچسب ها:

بازتاب از سایت

دیدگاهتان را بنویسید

شما برای ارسال نظر باید وارد اکانت خود شوید

آخرین دیدگاهها

admin

|

همانطور که می بینید فیلم رو من 4 سال پیش دیدم حداقل براساس تاریخ نقد وگرنه ممکنه خیلی دیرتر دیده…

رضا

|

سلام و سپاس از توضیحات و نقد خوبتون به نظرم ریتم نیمه اول فیلم که کند و به جا داشت…

رض

|

به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین…

بهرام

|

خداییش خیلی فیلم پر استرس و وحشتناکیه

شهرام

|

ضمن سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران سایت و ادمین گرامی و همچنین بازدید کنندگان محترم درخواست کمکی برای…