1.94 / 5 (16 votes)

بررسی و نقد فیلم Mr. Nobody

admin . درام, ژانر, عاشقانه, علمی تخیلی, فانتزی

بررسی و نقد فیلم Mr. Nobody

Mr. Nobody / آقای هیچکس / 2009 / Jaco Van Dormael

فیلم Mr. Nobody

از این کارگردان قبلا 5 6 سال پیش یک فیلم دیده بودم اونم فضایی سورئال داشت ولی این یکی نفس بند میاره !

داستان : نمو پیرمردی 118 ساله آخرین انسان فانی بجا مانده است، او در عصری حال زندگی می کند که انسان ها به زندگی جاودانه دست یافته اند و حال…..

اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم فیلم Mr. Nobody یک مخلوط از مزه های گوناگون است، بسیاری از مفاهیم فلسفی و عناصر زندگی در آن گنجانده شده اند و بنده فکر میکنم درک تمامی این عناصر در فیلم غیرممکن است ولی تا جایی که دانش یاری کنه با هم بررسی میکنیم.

1- سقراط ( یا ارسطو ؟! ) نظریه ای داشت که ذهن انسان نظیر یک موم سفید است و خاطرات بر آن نقش می بندند ولی نظریه دیگری هم وجود دارد که انسان همه چیز را به یاد داشته است ولی هنگامی که به این دنیا می آید فراموش می کند، این نظریه دوم در فیلم بارها مطرح می شود که نمو اشاره میکنه که فرشته مذکور در بهشت یادش رفته ذهن او را پاک کند و او قادر به دیدن آینده تا حدی است.

2- نظریه Chaos یا اثر پروانه ای که هر امری حتی کوچکترین ها بر زندگی افراد دیگر در اقصی نقاط جهان تاثیر میگذارد نظیر بند کفش نیمو که پاره می شود و بعدا میفهمیم کیفیت نداشته است به دلیل زد و بند تجاری و بیکاری و سرکار نرفتن یک کارگر برزیلی که باعث لکه دار شدن شماره تلفن آنا در دستان نیمو می شود.

3- احتمال، تصمیم گیری، اختیار، جبر از نکات دیگری هستند که نکات بسیار کلیدی در زندگی هستند که بارها در فیلم دیده می شود نظیر سکه ای که نیمو بارها با استفاده از آن کارهای خود را انجام می دهد، او با یک سکه و تصمیم گیری برای انجام کاری میبینیم حتی باعث مرگ خودش می شود.

4- بیان این نکته از تمامی نکات قبل مهم تر است چون درک و تفسیر آن بسیار مهم است وآن مبهم بودن خود زندگی، زمان است. زندگی که خیلی ها آن را شبیه به وهم می دانند، توهمی که بارها افراد می خواهند بخوابند و بیدار شوند و بگویند همه این ها خواب نبود ؟ در فیلم Mr. Nobody یا با ترجمه فارسی آقای هیچکس چنین موردی را دقیقا میبینیم که او می گوید اینها همه زایده تخیلات یک کودک است.

5- فانی بودن و میرا نبودن، انسان ها پیشرفت کرده اند، سلول های بنیادی جایگاه خود را یافته است و باعث شده است که انسان با بیماری سر و کار نداشته باشد ولی آیا واقعا زنده هستند ؟! آیا آن ها دنبال این نیستند که بدانند احساسات واقعی چه بوده اند ؟

6 – همسرهای نیمو رنگ لباس هایی که دارند به ترتیب آنا قرمز – نماد عشق و شور و هیجان – آلیس آبی نماد افسردگی و اندوه و جین زرد نماد طمع است و در تمامی حالت ها می بینیم این رنگ ها به زندگی که نمو با آن ها دارد ربط دارد.

فیلم Mr. Nobody یک فیلم عالی ست، فیلمی که شلوغ است ولی سعی کرده است بیننده را کاملا به مدت طولانی درگیر کند. نکات فیلم را می توان بارها به آن ها فکر کرد و یا بی خیال شد. استفاده از زوایای فیلم برداری مختلف در فیلم، استفاده از نور پردازی های عالی، فرم روایی که خطی نیست و همچنین یک فضای عاشفانه عالی باعث شده که فیلم اثری عالی جلوه دهد و بیننده حتی فراموش کند جواب سوال ها را گرفته است یا نه ؟ ولی واقعا مهم است ؟

فکر کنید مخلوطی نوشیدنی از میوه های مختلف خورده اید، ترجیح می دهید مزه آن عالی بوده باشد یا اینکه به دنبال این باشید که مخلوط از چه میوه ای و به چه میزانی ست ؟

چشمان خود را بر روی منطق خود ببندید و لذت ببرید.

اگر دنبال تجربه مشابه لذتبخشی هستید خاطرات ماتسکو توصیه می شود.

حواشی فیلم Mr. Nobody :

  • اسم Nemo به لاتین معنی هیچکس می دهد.
  • اون کارگر برزیلی خود کارگردان است.
  • بودجه 33 میلیون یورو.

 

برچسب ها:, , , , , , ,

بازتاب از سایت

نظرات (22)

  • رضا

    |

    ممنون..امیدوارم موفق باشید.استفاده کردیم.

    پاسخ دادن

  • بانو

    |

    فیلم وحشتنامی بود. بیش از دو ساعت از وقتم رو گرفت ولی چیزی جز یه سری مفاهیم فلسفی پیچیده عائدم نشد. امیدوارم کس دیگه ای وقتش رو بابت دیدن این فیلم به هدر نده

    پاسخ دادن

    • admin

      |

      نظر شما محترم است ولی خوب بعضی از دوستان دوست دارند با فیلم دیدن به چالش کشیده شوند…

      پاسخ دادن

    • Mr hadi

      |

      واقعا خندم‌میگیره ک ب این فیلم میگید وحشتناک.فیلم تو سطح بالایی بود که با ی بار دیدن ک هیچ با سه بار دیدن میفهمی چی ب چیه .فیلمی ک یبار ببینی بفهمی همه چیشو ک دیگه فیلم نیس?

      پاسخ دادن

  • علی

    |

    خیلی پیچیده تر از اینسپشن بود .
    ولی من خودم برای بازی سارا پولی دانلودش کردم خخخ

    پاسخ دادن

  • عطا

    |

    سلام من فیلمو دیدم خیلی خوشم اومد مخصوصا از رابطش با آنا . ولی اخرش نفهمیدم چی شد این نیمو اخرش با کی ازدواج کرد و کدوم سرنوشتو انتخواب کرد واسه خودش ؟؟ اخرشم گفت دوست دارم آنا
    یعنی انا رو انتخواب کرد؟
    میشه جوابشو ب ایمیلمم بدین
    ممنون

    پاسخ دادن

    • admin

      |

      زیاد چیزی یادم نمیاد بزرگوار ولی مهم احتمالات زندگی و سرنوشت هایی بود که می توانست داشته باشد

      فیلم اصلا تمرکزی بر انتخاب اصلی او نداشت و جوابی که بیننده باید به دنبال آن باشد این سوال نیست

      پاسخ دادن

  • رضا

    |

    سلام
    فیلم خیلی خوبی بود
    من که از دیدنش خیلی لذت بردم
    این مطلب رو برای اونایی گذاشتم که آخر فیلم رو نفهمیدن
    اگه داستان صوفی رو خونده باشید آخر داستان متوجه می شید که صوفی اصلا وجود خارجی نداره بلکه خودش داخل یه داستانه
    اینجا هم پیر مرد و خبرنگار و کل اتفاق هایی که تعریف می شه اصلا وجود ندارند بلکه حالاتیه که پسر که پدر و مادرش دارن از هم جدا می شن رو توی ذهنش بررسی می کنه و اونها همش توی تفکر اون داره اتفاق می افته !!!
    البته اگه درست فهمیده باشم

    پاسخ دادن

    • محمد

      |

      بله درست فهمیدید،
      جالب تر اینکه خود آون بچه هم وجود نداره. در واقع از بدو خلقت هرجا تصمیم گیری وجود داشته یه نفر در حال تفکر آینه که انتخاب هر حالت در آینده چطوره و همین تصور باعث بوجود اومدن آون چیز میشه

      پاسخ دادن

  • مرتضی

    |

    راستش من نویسنده این متن هم عقیده نیستم زیرا وقتی قرار است از یک آبمیوه مخلوط لذت ببری نیازی نیست که بدانی از چه ترکیباتی ساخته شده ولی وقتی قرار باشد که نقدش کنیم باید بدانیم این آبمیوه ی خوشمزه حاوی چه ترکیباتی است
    من نمیخوام نقد بکنمش ولی میخوام یه سری نکات رو از مفهوم فیلم بگم
    همه فکر میکنن چون این پیرمرده گفته همه این ها توی ذهنه یک بچه ی نه سال است وجود نداره در صورتیکه منظورش اینکه …. صبرکنید با مثال براتون توضیح بدم
    فکر کنید یه برنامه طراحی کردید که هزار تا راه برای رسیدن به یه چیز رو امتحان میکنه.اما حالا تصور کنید اون برنامه شما هستید که مجبورید هزار تا راه رو برید تا برسید به ((هیچ چیز:مرگ و نابودی))
    شاید از خودتون بپرسید که یه نفر چطوری میتونه هزاران راه رو امتحان کنه ولی دقت کنید نیمو توی این فیلم چند نفر بود یعنی یه نفری که با انتخاب های مختلف جهان های موازی بسیاری تشکیل داده بود یعنی با انتخاب آنا جهان به یه سمت دیگه حرکت کرد
    اما همه ی جهان های موازی به سمت پوچی میرفتن.وقتی نیمو سکه گرفت دستش وا با اون زندگیش رو پیش برد یه جورایی سیستم حاکم بر جهان رو مسخره میکرد.یعنی میخواست نشون بده که هر جوری که انتخاب کنه آخرش مرگ و نابودیه.اگر دقت کرده باشین می بینین که همه جهان های موازی به یک باره نابود شدند.داستان رو جور شروع کنی پیش ببری اًخرش تموم میشه.پس وقتی که میگه این ها همه غیر واقعین یعنی
    همه ی ما حالاتی از یک برنامه هستیم پایانش نابودی.تلاش های ما در این دنیا چیزی بیشتر از یک توهم گذرا نیست

    پاسخ دادن

    • admin

      |

      با سلام.

      اگر منظورتان نقد اصلی است که باید بگم تمام نوشته های سایت قلم خود بنده است

      اینکه برداشت شما و یا هر شخص دیگر از فیلم متفاوت است این نشان از قدرت فیلم دارد که هر کس یک برداشت می کند

      نقد همین است هرکس از دیدگاه خودش و تجربیات خودش نقد می کند

      بماند گاهی اوقات ما حق نداریم عقاید شخصی را قاطی نقدهامون کنیم نظیر کسی که سینمای جنگ را نگاه می کنه ولی در نقد آن عقاید شخصی را قاطی می کنه نظیر نفرت از نازی ها! این یک موضوع کاملا گسترده است و کاملا متناقض که نیاز به بحث وسیعی دارد

      در مورد فیلم آقای هیچ کس هم اون برداشت من است، سایر نظرات عقیده دوستان است

      و من نظر شما هم می توانم بپذیرم چون این عقیده شخصی شما از فیلم و توجه به بعضی نکاتی است که ممکن است دیگری ندیده باشد

      در واقع نقد همین است و گاهی نقد چیزی است که خود فیلم حتی نمی خواسته بگه !! این هم یک موضوع فوق العاده قابل بحث است

      به هرحال ممنونم از این که در بحث شرکت کردید و نظر خود را گفتید

      ایشالا برای سایر فیلم ها هم همینطور باشه

       

      پاسخ دادن

  • Joker

    |

    برداشت ادمین و یکی از دوستان به نظرم جالب اومد و نکاتی داشت که بعضا بهشون توجه نکرده بودم. منم میخواستم نکات متفاوتی رو که از فیلم گرفتم بنویسم:
    به نظر من نقطه اوج داستان اونجاست که خبرنگار از نمو میپرسه تو فقط چندتا داستان متناقض تعریف کردی، کدومشون درسته؟؟ و نمو جواب میده: تک تک این زندگی ها حقیقت دارن. همه مسیرها درست هستند… به نظر من حرف نمو به این معنی هست که برای رسیدن به حقیقت تنها یک راه وجود نداره. از هر راهی میشه به جواب درست رسید، و تنها نکته ای که باید رعایت بشه اینه که در هر مسیر شما باید بهترین انتخاب ها را داشته باشید.
    و نکته دومی که به ذهنم میرسه: نمو تجربه ی زندگی با 3 نفر رو تعریف میکنه. آنا، الیس و جین. زندگی با الیس حاصل یک عشق دو طرفه ست. ولی در مورد الیس و جین اینطور نیست. به طوری که نمو عاشق الیس هست ولی الیس عاشق استفانه. و همینور جین عاشق نمو هست ولی نمو همچین حسی به جین نداره. و در آخر فیلم می بینیم که نمو در لحظه آخر عمرش فقط اسم جین رو به زبون میاره. در طول فیلم هم می بینیم نمو بهترین زندگی رو با آنا میگذرونه. شاید کارگردان میخواد بگه که شما باید با کسی زندگی کنین که بینتون عشق دوطرفه وجود داشته باشه. عشق یک طرفه از هر سمتی که میخواد باشه محکوم به فناست.

    پاسخ دادن

    • Joker

      |

      ببخشید یه جا اشتباه نوشتم:
      زندگی با آنا حاصل یک عشق دو طرفه ست…

      پاسخ دادن

  • Joker

    |

    یجا دیگه هم اشتباه نوشتم: :)))
    نمو در آخر عمرش اسم آنا رو به زبون میاره

    پاسخ دادن

  • kalaris

    |

    یه فیلم فوق العاده اس.برای تک تک اتفاقات توی این فیلم برنامه ریزی شده.هر نظریه مورد بحث رو کاملا به چالش کشیده.لطفا اگه در این سبک فیلمی میشناسین معرفی کنین

    پاسخ دادن

  • nima

    |

    به نظر من این فیلم در ارتباط با تئوری جهان های موازی بود، که این تئوری بیان میکنه ، زمان انتخاب دنیا به دو نیم تقسیم میشه، و هر یک از جهان ها روند خودشون رو طی میکنند، ماننده ازمایش( خودکشی کوانتومی،، )

    پاسخ دادن

  • marjan

    |

    فیلم بسیارپرمحتواوقابل درکیست حتماپیشنهادمیکنم ببینید

    پاسخ دادن

  • B

    |

    تنها دو فیلم دیدم که نفس آدمو بنده میاره..یکی این یکی هم فیلم predestination
    هر دو فیلم عالی بودن

    پاسخ دادن

    • admin

      |

      دوست عزیز هر نظری که ارسال شده و قابل تایید بوده تایید شده است

      فکر نمیکنم نظری از شما بوده باشه و من تایید نکرده باشم

      پاسخ دادن

  • رض

    |

    به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین باید بهترین عکس العمل رو نشون بدی و سعی کنی در عین حال با عشق زندگی کنی و منطقی تصمیم بگیری… شاید اگ منطقی تصمیم میگرفت با الیس ازدواج نمیکرد و خیلی شاید های دیگر اما این بین ممکنه اتفاقاتی بیوفته که واقعا مقصرش نیستی و هیچ کاری از دستت برنمیاد اما توش شریک بودی مثل اون قطره بارونی ک افتاد رو کآغذش و دوباره آنا رو گم کرد …
    فعلا این فیلم با من کاری کرده که میترسم یک سیگار روشن کنم یا حتی تن ماهیمو بجوشونم?????

    پاسخ دادن

دیدگاهتان را بنویسید

شما برای ارسال نظر باید وارد اکانت خود شوید

آخرین دیدگاهها

admin

|

همانطور که می بینید فیلم رو من 4 سال پیش دیدم حداقل براساس تاریخ نقد وگرنه ممکنه خیلی دیرتر دیده…

رضا

|

سلام و سپاس از توضیحات و نقد خوبتون به نظرم ریتم نیمه اول فیلم که کند و به جا داشت…

رض

|

به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین…

بهرام

|

خداییش خیلی فیلم پر استرس و وحشتناکیه

شهرام

|

ضمن سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران سایت و ادمین گرامی و همچنین بازدید کنندگان محترم درخواست کمکی برای…