سکانسهای برتر – فیلم Detachment
سکانسهای برتر – فیلم Detachment
Detachment / جدایی / ۲۰۱۱ / تونی کای
اگر فیلمی را دیدید و بعد از گذشت چندین ماه یا هفته هنوز در ذهن شما است، هنوز سکانسی وجود دارد موقع به یادآوری شما را تکان دهد، آن فیلم برنده نام میگیرد.
در این پست نگاهی به یک سکانس عالی از فیلم Detachment می اندازیم که همه چیز را در کمال پیش می برد.
هنری اولین روز خود را در مدرسه سپری کرده است و حال شبانگاه در خیابان ها غرق در افکار خویش است، این پرسه زدن در نهایت باید به خانه ختم شود.
به خانه که می رسد به او از بیمارستان خبر می دهند پدربزرگش بار دیگر در سرویس بهداشتی گیر کرده است و به کمک او نیاز دارند. چون تنها هنری می تواند او را بیرون آورد.
هنری به بیمارستان می رود و با وجود کارهایی که ممکن است پدربزرگش سر مادرش آورده باشد او را دوست دارد و از او مراقبت میکند. او را بیرون می آورد و آرام می کند.
مسئول شب بی تفاوت نشسته است و وقت گذاری می کند.
هنری پر از تمام دردهایی که کشیده است، پر از رنجی که درون دارد برخلاف طینت آرام خود به او می تابد که چرا برای چنین کاری بار دیگر مزاحم او شده اند و این وظیفه آن ها است.
پرستار با تعجب و به نوعی نگاهی که تحقیر شده است و چیزی که از شخصیت هنری باور نمی کند به او خیره می شود. هنری به خشم خود ادامه می دهد و سپس به سمت اسانسور می رود.
انگار آرام شده است بار دیگر، شاید هم درد را با درد رد داده است، فقط سر خود را به نوعی دست می کشد.
و سپس بر میگردد به پرستار نگاه می کند. شاید عذرخواهی؟ شاید دیدن واکنش او؟ شاید هم چیزی که خودش هم باورش نمی شد.
پرستار هنوز بهت زده به او نگاه می کند.
هنری سوار بر اتوبوس می شود، دردی از درون برای او ترکیده است، شاید دیدن درد کشیدن پدربزرگش.
شاید خاطراتی که می بینیم به همراه یک موزیک عالی در پس زمینه از ذهن او عبور میکنند. هرچی است او گریه می کند و بدون توجه به جهان اطراف است.
این سکانس را باید بارها مرور کرد تا با بازی شاهکار آدرین برودی در ذهن شما حک شود.
بازتاب از سایت
آخرین دیدگاهها
admin
| #
رضا
| #
رض
| #
بهرام
| #
شهرام
| #