سکانسهای برتر – فیلم Ordinary People
سکانسهای برتر – فیلم Ordinary People
فیلم Ordinary People / رابرت ردفورد / 1980
واقعیتش من این فیلم را 9 سال پیش دیدم، ولی امشب دنبال یک سکانس خاص بودم که با روحیه ام همخوانی داشته باشد، خیلی ذهنم را شخم زدم بین هزاران فیلمی که دیدم یکی رو بتونم به یاد بیارم ولی به کمک اینترنت توانستم از این فیلم شاهکار رابرت ردفورد یاد کنم و دی وی دی فیلم را از آرشیوم در آوردم. این سکانس بی نظیر همچون نه سال پیش اشک من رو در آورد و زمانی که نوشته ام را در رابطه با نقد این فیلم در یک فروم قدیمی جستجو کردم دیدم نوشتم تا ده دقیقه بعد دیدن این سکانس نتونستم به دیدن فیلم ادامه بدم و داغون شدم. در واقع همین بلا امشب هم سرم آمد و موزیک این سکانس نابودم کرد.
کونارد به خانه دختری که با او آشنا شده است و طعم زندگی را به او یادآوری میکند زنگ میزند
پدر دختر به او خبر میدم "کارن" خودکشی کرده است.
کونارد به قدری از این خبر آشفته می شود که تلو تلو می خورد
به زحمت خودش را به جایی می رساند
شیر اب را باز می کند
نگاهی تهی به آینه و خودش می اندازد و دردی که تک تک استخون هایش را شکسته است
زیر این شیر آب شاید رد تیغ بر روی دست های او نمایان است و سردی این آب بر پیکره داغ او لازم است
هراسان بیرون از خانه میزند، موزیک استثنایی با او همراه می شود
او در این فاصله مرگ برادرش را به یاد می آورد
با رسیدن به یک باجه تلفن عمومی درخواست یک ملاقات اورژانسی از درمانگرش می کند
این سکانس را بارها مرور کنید تا تک تک وجودتان بلرزد. من با این فیلم بنده سینما شدم و هنوز بعد از 9 سال این سکانس احساسم را متبلور می کند.
بازتاب از سایت
آخرین دیدگاهها
admin
| #
رضا
| #
رض
| #
بهرام
| #
شهرام
| #