0 / 5 (0 votes)

بررسی آثار تاکشی کیتانو – قسمت سوم

admin . ژاپن, یک نگاه، یک کارگردان

بررسی آثار تاکشی کیتانو – قسمت سوم

تاکشی کیتانو

قسمت سوم را در ادامه قسمت دوم  با هم ادامه میدیم…

کیتانو در سال 1978 با دختری به اسم Matsuda Mikoko ازدواج کرد و پسرش در سال 1981 به دنیا آمد، میکوکو همیشه حامی کارهای کیتانو بود و ارزش های کاری او را درک میکرد.

تاکشی کیتانو

کیتانو ولی به طور رسمی ادعا میکند که میکوکو او را گول زده است، او را چیز خور کرده است و مجبورش کرده است سند ازدواج را بدون اینکه او هوشیار باشد امضا کند !

در سال 1979 پدر کیتانو کیکوجیرو سکته قلبی می کند و در بیمارستان بستری می شود، طولی نمی کشد که از دنیا می رود و خانواده اش عزادار می شوند و کیتانو در یک مصاحبه می گوید آخرین کلمات پدرم این بود " معذرت میخواهم ".
 

در سال 1983 کیتانو با تراژدی دیگری مواجه شد، به او خبر داده شد که استادش فوکامی فوت کرده است. این خبر برای او شوک فراوانی به همراه آورد، فوکامی نه تنها مردی بود که باعث شد کیتانو یک کمدین شود بلکه همچنین مردی بود که کیتانو با ترک او قلبش را شکسته بود و هیچوقت بابتش معذرت خواهی نکرده بود.

در سال 1981 کیتانو میزبان یک برنامه رادیویی به اسم " All Night Nippon " بود که شبانه در ساعت 1 شب پخش می شد، این برنامه بیشتر شنوندگانش بچه های دبیرستانی بود در هر برنامه یک موضوع مطرح می شد و شنوندگان باید در مورد آن روی کارت پستال هایی می نوشتند و به برنامه می فرستند و کیتانو آن ها را میخواند و نظر می داد.

این برنامه موفقیت زیادی به همراه آورد، بچه ها او را دوست داشتند و اطراف ایستگاه رادیویی می چرخیدن و خودشان را Gundan ( ارتش تاکشی ) می نامیدند و کیتانو را Tono ( ارباب من )، اسمی که سامورایی ها روی استاد خود می گذارند. خیلی از این افراد بعدا در فیلم های کیتانو ظاهر شدند یکی از آن ها را می توان Ide Rakkyo نام برد که نقش شخصیت کچل در فیلم کیکوجیرو را در اختیار داشت.

قسمتی دیگری از این برنامه که خیلی محبوب شده بود صحبت کیتانو در رابطه با خودش بود، او بی پروا در رابطه با زندگی شخصی، خصوصی ، دوستانش و زندگی جنسی اش و افراد مشهور صحبت میکرد او حتی در نام فاحشه ای که بارها به دیدنش می رفت را اعلام کرد !

در بهار 1981 کیتانو در برنامه تلویزیونی " Oretachi Hyokinzoku " ( ما جوکر هستیم ) شرکت کرد که نسخه ژاپنی برنامه تلویزیونی آمریکایی  " Saturday Night Live" محسوب می شد و در آن کیتانو شخصیتی به اسم " Takechan-Man " را خلق کرد، سوپرقهرمانی که هر هفته با دشمنش " شیطان سیاه " می جنگید و باهمدیگر کارهای احمقانه و بچگانه ای انجام می دادند. این برنامه بین بچه ها خیلی محبوبیت پیدا کرد.

در سال 1985 NHK از کتاب کیتانو یعنی "Takeshi-kun, Hai!" یک برنامه تلویزیونی 15 قسمتی ساخت، کتابی که برای کودکان بود، همین امر باعث شد که موفقیت و شهرت بیشتری برای تاکشی کیتانو رقم بخورد و او کم کم به آرزوی دوران بچگیش یعنی مرکز توجه بودن نزدیک شود، علاوه بر اینکه این برنامه تلویزیونی نشان داد کیتانو چقدر مهربان است و قلب لطیفی دارد.

در سال 1986 برنامه تلویزیونی دیگری به اسم "Fuun! Takeshi jou" ( قلعه قهرمان تاکشی ) رونمایی شد، تاکشی در این برنامه کنت یک قلعه محسوب می شد که برای رسیدن به او باید مهمان های برنامه یک سری موانع سخت را رد کنند و کامل کنند.

این برنامه سه سال متوالی پخش شد و حتی بعدا در کشورهای زیادی این امر تحقق یافت.

ولی با تمام این وجود تمامی این موفقیت ها کیتانو را پریشان می کرد، هرچه بیشتر او مشهور می شد، بیشتر پذیرفته می شد و او بیشتر احساس ناراحتی می کرد.

خیلی طول نکشید بعد از موفقیت برنامه  " Takechan-Man" او به آشوب علیه تصویری که ازش در جامعه ایجاد شده بود برخواست، در یک برنامه زنده تلویزیونی در سال  1982 اندام جنسی خود را نشان داد و در سال 1986 با ارتش کیتانوی خود به اداره مجله هفتگی " Friday " که به شایعه می پرداخت حمله کرد، در این مجله عکسی از کیتانو با زنی نشان داده شده بود که معتقد بودند معشوقه اوست، کیتانو و ارتشش اعضای مجله را کتک زدند و آنجا را بهم ریختند. کیتانو بعدا ادعا کرد این حادثه فقط یک جوک بوده است.

بهانه های فراوان کیتانو باعث شد که خیلی ها بدانند این امر بواسطه هجوم به مسائل خصوصی او بوده است ولی روش مخالفت را نپذیرفتند.

به دنبال این حادثه کیتانو به خود کمی مرخصی داد و 7 ماه کار نکرد و این بین تهیه کنندگان تصمیم گرفتند او را اخراج کنند و یا حتی ممنوع التصویر در تلویزیون کنند ولی زمانی که او برگشت یک رای گیری عمومی او را به عنوان محبوب ترین شخص مشهور در تلویزیون در شبکه تلویزیونی NHK انتخاب کرد و کیتانو مشهورتر از سابق شد !

قضیه مجله " Friday " و همچنین آشکارسازی هویت واقعی معشوقه کیتانو توسط مجله دیگری در سال 1987 باعث شد که همسر کیتانو برای مدتی او را ترک کند و آن ها تصمیم گرفتند ولی طلاق نگیرند. و در همان سال کیتانو آژانس تهیه کنندگی Ota را که از 1974 با آن ها کار میکرد ترک کرد و اداره خودش به اسم  Office Kitano را دایر کرد.

در سال 1980 کیتانو سعی کرد بجای تلویزیون در سینما و فیلم ها هم ظاهر شود ولی مشکل این بود که تنها در نقش های کمدی پذیرفته می شد مثلا در فیلم Danpu wataridori نقش پلیسی داشت که هیچکاری جز جوک گفتن نمی کرد یا در فیلم Sukkari? sono ki de! نقش یک فرد بینوا را داشت که می خواست تهیه کننده فیلم باشد.

تا اینکه Oshima Nagisa کارگردان مشهور ژاپنی که با او آشناییت داشت در فیلم " Merry Christmas, Mr. Lawrence " به او بازی داد، نقشی که کاملا جنبه جدی نه کمدی داشت و در طول فیلم برداری این فیلم بود اٌشیما به او دو نصیحت کرد : 1 ) همیشه هدفت بزرگترین تکه باشد و 2 ) کمدی را بی خیال شو نقش های تبهکار داشته باش.

برچسب ها:, , ,

بازتاب از سایت

دیدگاهتان را بنویسید

شما برای ارسال نظر باید وارد اکانت خود شوید

آخرین دیدگاهها

admin

|

همانطور که می بینید فیلم رو من 4 سال پیش دیدم حداقل براساس تاریخ نقد وگرنه ممکنه خیلی دیرتر دیده…

رضا

|

سلام و سپاس از توضیحات و نقد خوبتون به نظرم ریتم نیمه اول فیلم که کند و به جا داشت…

رض

|

به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین…

بهرام

|

خداییش خیلی فیلم پر استرس و وحشتناکیه

شهرام

|

ضمن سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران سایت و ادمین گرامی و همچنین بازدید کنندگان محترم درخواست کمکی برای…