بررسی فیلم Bez svideteley
بررسی فیلم Bez svideteley
بدون شاهد / Bez svideteley / 1983 / نیکیتا میخالکوف
داستان : در تنهایی شب و غنوده در افکار خویش ، زنی همسر سابقش رو کنار خودش میبینه، چیزی که هنوز اونها رو مربوط به هم نگه میداره وجود پسرشون هست که پدر گهگاهی همچو امشب برای دیدن او به مامن سابقش بر میگرده و……
چه سینمایی داره این نیکیتای روسی، این فیلم خردم کرد ، آخرای فیلم میخواست قلبم از هم بپاشه میخواستم گریه کنم ، مست شدم ، میخواستم ساعت ها توی هوای خنک اینجا پیاده روی کنم و بذارم اثر فیلم بخوابه.
جوون تر که بودم عاشق رمان های روسی بودم داستایوفسکی و خیلی های دیگه رو زمانی شناختم که هم سن و سال هام در عنفوان سال های جوانی پی خواسته ها و نیازهاشون به نوعی غرق بودند و فکر میکنم بهترین خاطراتم رو در مورد آشنایی با کتاب همون لحظات دارم که کتاب های سنگینی رو میخوردم که هضمشون برام مشکل بود و گرچه امروز همگی اونها یادآوریشون مشکل است و به غباری در عقب ذهنم تبدیل شده اند ولی هنوز یادم نرفته نمایشنامه های روسی چه قدرتی دارند که بعدها کانال چهار بارها اون ها رو پخش میکرد ، نوشته های چخوف و…..
این فیلم هم یک قسمتی از بی نظیر بودنش رو مدیون نمایشنامه محکمی است که براساس اون اقتباس صورت گرفته ولی به هیچ وجه من الممکن نمیشه از قدرت کارگردانی میخالکوف گذشت ، نورپردازی عالی، فضا سازی عالی .
کل فیلم در یک خونه کوچک رخ میده ، دو بازیگر و دیالوگ های آن ها . دیالوگ های اولیه بیننده رو درگیر میکنه ، او از ماجرا خبر نداره ، فراهم ساختن یک زمینه کنجکاوی در بیننده یکی از موفقیت های پذیرش فیلم است ، نمیدونه این دو از چی دارند حرف میزنند و یا تراژدی که در حال رخ دادن است در مورد چی میتونه باشه ولی با گذر زمان و باز شدن قضیه شما تحت تاثیر قرار میگیری .
به نظر میرسه نیکیتا در فیلم هایش به عشق به عنوان یک چیزی که از دست ممکن است رفته باشه ولی همیشه دردش انسان رو اذیت کنه مینگره ، بعد از دیدن این فیلم حسی رو داشتم که در پایان فیلم Neokonchennaya pyesa dlya mekhanicheskogo pianino بهم دست داده یک نوع حس کرختی از زندگی در چه لحظاتی تمام شده تصورش میکنی ، از خاطراتی که بارها در ذهن مرور میکنی ، از عکس هایی که یادگار عمرت است و بارها مزه بعضی حوادث در ذهنت میاد ، تصور اینکه چه کسانی بوده اند و رفته اند و چطور زخم زده اند و یا میزنند و اینکه اشتباهاتی در زندگی انسان است که میتونه شما رو از یک آرامش به دور کنه و باز هم به یکی از اون ایدئولوژی های شخصی میرسم که :
زندگی خیلی احتیاط میخواد ، روابط انسانی ….
سکانس های فیلم بسیار گیرا هستند .
فیلم Bez svideteley در واقع بسیار تئاتر وار ساخته شده است، لوکیشن بسیار محدود است و شخصیت ها فقط دو نفر، شبیه این را بسیار در تله تئاترهای تلویزیونی مشاهده کرده ایم، چیزی که این فیلم های روسی و این شبه تله تئاتر ها را از فیلم های مشابه جدا میکنه گیرایی و قدرت اجرای آن هاست، به طوری که میبینیم کل فیلم از دو نفر تشکیل شده است و اینکه چطور بیننده همراه این نوع فیلم شود دیگر به هنر کارگردان بر میگردد.
فیلم Bez svideteley که شاید معنی فارسی آن " بدون شاهد " باشد گواهی بر زندگی دو نفر و عشق دیرین و احساس خفته است که کسی بر آن شاهد نیست.
نمره ی من 10
برچسب ها:بررسی فیلم Bez svideteley, بررسی فیلم های نیکیتا میخالکوف, فیلم Bez svideteley, فیلم بدون شاهد, فیلم های نیکیتا میخالکوف, نقد فیلم Bez svideteley
بازتاب از سایت
آخرین دیدگاهها
admin
| #
رضا
| #
رض
| #
بهرام
| #
شهرام
| #