2.33 / 5 (3 votes)

بررسی و نقد فیلم Lucy

admin . اکشن, ژانر, علمی تخیلی, فرانسه, کشورها

بررسی و نقد فیلم Lucy

Lucy / لوسی / ۲۰۱۴ / لوک بسون

نقد و بررسی فیلم Lucy

قبلا این فیلم را در سایت قبل از اکرانش معرفی کردم که دوستان می توانند آن معرفی و حواشی پیش اکران را در این پست مطالعه کنند.حالا با توجه به اکران فیلم به نقد فیلم Lucy می پردازیم. این نقد در سایت راجر ایبرت و توسط یکی از منتقدین خارجی صورت گرفته است و بعد ها احتمال زیاد نقد شخصی هم برایش می نویسم.

نقد  این منتقد که  سه ستاره به فیلم داده است را با هم می خوانیم.

نقد فیلم Lucy :

تریلری انتقامی ازنوع بیگانه ای در سرزمین ناشناخته تصور کنید راجع به یک آتشپاره اروپایی تبار با چشمانی معصوم که تایوانیهای خشن عرق کرده عربده کش می دزدندش و بعد فرار میکند در جستجوی دادخواهی .بعد همان فیلم را با شرکت یک مبارز فوق سریع تصور کنید که ده نفر را حریف است قبل از اینکه بخواهند مشتشان را بلند کنند. حالا همین فیلم را تصور کنید که مقداری داستان علمی تخیلی آخرالزمانی به آن تزریق شده که در آن این  زن بمرور زمان قدرتهای عجیب پیدا میکند. حالا مخلوطی از فیلمهای نیمه شب به آن اضافه کنید.کات های سریع درندگان و طعمه ها برای بهتر کردن صحنه های تیپیک داستان، مونولوگ درباره ظرفیت مغز و معنی واقعی زمان همراه با توهمات دیداری و سیاهچاله ها و چیزهای که خود بخود ظاهر میشوند.
این "لوسی" لوک بسون است درباره دختری آمریکایی که برای جاسازی مواد مخدر دزدیده میشود و اتقاقی مقداری هورمون آزمایشی وارد خونش میشود و محدودیتهای ادراکی فیریکی و مغزی او از بین میرود.من پنج شش نوع دیگر فیلم شبیه به این میتوانم مثال بزنم. بخشهایی از آن شبیه ماتریکس است و ساعت پایانی "آکیرا". ده دقیقه آخرش مثل علمی تخیلیهای جاده ای است.شما خیلی صحنه ها و موقعیتها را قبلا دیده اید و در واقع دچار مشکل میشوید که بخواهید یک صحنه غیر کلیشه پیدا کنید.
ولی پکیج نهایی شاداب بنظر میرسد.از لحظه ای که ماده بر اثر کتک خوردن از معده وارد خون کاراکتر میشود فیلم وارد جریان لذتبخش خود میشود( گرچه بدون غافلگیری آنچنانی). فایده ای ندارد دنبال کاراکترهای دیگر بگردیم چون بجز تیپ چیز دیگری نیستند : تاجر مواد چاق گستاخی که فکر میکند اختیار پخش کننده بلوندش را دردست دارد ولی بدجوری تنبیه میشود، دانشمند نابغه با صدای نافذ( مورگان فریمن بدون تردید) که مطالعاتش از قابلیتهای پنهان مغز او را منبع اطلاعاتی فیلم و در نهایت همکار و ناجی لوسی می کند، پلیس خوشتیپ خوش رفتار پاریسی (Amr Waked) که کمک میکند لوسی در ماموریت نهایی هورمون بیشتر را برای تبدیل شدن به موجود نهایی بدست بیاورد: موجودی از نوع هیولاهای علمی تخیلی 1950 که هر چه گلوله میخوردند بجای کشته شدن قویتر می شدند.
خود لوسی کمی بیشتر از تیپ و نماینده بشریت است در حالت غیرمکانیکی شده اش. تغییر جوهانسون از دختر ساده ای با صدای خش دار به بتی شدیدا جسمانی خودش بخش جالبتری از داستان سینمای آمریکا است.فقط کنترلش روی حرکت ،صدا و چشمهایش بعلاوه شاید آگاهی ما از اینکه این اجرایش هم با Her و Under the Skin اجزاء یک قطعه هستند( حتی یکجا لوسی ازعبارت under the skin هم استفاده می کند!) او را از کسل کننده بودن نجات می دهد.کارش توجه را از اینکه بسون شانس روایت یک داستان عمیق را از دست داده منحرف میکند.
مثل خیلی فیلمهای لوک بسون : حرفه ای -عنصر پنجم – خبر رسان و دیگرShoot-'em-up های پر اکتان دیگر " لوسی" نظرگیر شروع میکند ولی در ادامه فروکش میکند.مدام شاخه های داستانی باز میکند ولی از آنها میگذرد.اغلب وقتی که فکر میکنید بالاخره وارد موضوعاتی می شود که مدام تبلیغ کرده ( بطالت ذهنیت خاص بودن – طبیعت خودویرانگر موجودی که به "داشتن" بیشتر از"بودن" بها می دهد- زمان بعنوان واحد واقعی اندازه گیری) به دامن گلوله و خونریزی می افتد.
با اینحال "لوسی" کار سرگرم کننده از خود خاطر جمعی است.سریع و محکم و بازیگوش است حتی وقتی سادیستیک و خشن باشد که اغلب هست.نود دقیقه و خرده ای طول میکشد ولی طولانی تر بنظر میرسد در معنای مثبت آن چون هر ثانیه اش خوب جمع شده. از خود راضی است ولی باز به تو چشمک میزند. میخواهد که جدی گرفته شود ولی نه آن قدر جدی که به صحنه های خرامیدن لوسی با کفش پاشنه بلند درحال تیراندازی همراه خود فیلم نخندیم. فیلم زنده است. ضربان دارد.

حواشی فیلم Lucy :

  • بودجه 40 میلیون، فروش تا الان 43 میلیون دلار آمریکا.
  • در آوریل سال 2014 از لوک بسون سوال شد احتمال ساخت یک دنباله برای این فیلم است یا نه و او جواب می دهد : با لوسی، شما می توانید پایان فیلم را ببینید، من نمی دانم چرا باید به فکر یک دنباله باشم ولی فیلم اگر فوق العاده باشد و بزرگ شود به آن فکر میکنم.
  • با آنکه سکانس های آسیایی فیلم در تایلوان گرفته شده است، آقای یانگ و همراهانش در فیلم کره ای صحبت می کنند !

برچسب ها:, , , ,

بازتاب از سایت

نظرات (4)

  • حسین

    |

    این فیلم یه فیلم الحادیه و کلا هالیوود سینمای الحاده، سینمایی که گردانندگان اصلی و سرمایه گذاران اصلی اون صهیونیستهای کودک کش باشن بهتر از این نمیشه…

    من کلیت ماجرای فیلم رو بهتون میگم منظور اصلی این فیلم اینه که درصورتیکه انسان از 100 درصد توانایی ذهنیش استفاده کنه میتونه خدا و خالق هستی رو کنار بزنه و خودش جای او بشینه و همه چیز رو تحت کنترل خودش دربیاره که عملا عین این جمله رو لوسی به فریمن پروفسور میگه و اینکه در انتهای فیلم طی اون پیامک میگه I am everywhere من همه جا هستم این به این معنیه که خدا رو کنار زدم و جای او نشستم….

    در کل تو سینمای هالیوود دنبال انگیزه های ضد دینی و ضد الهی باشید چون مالکان این سینما افراد غیر الهی و ملحدی هستند از چنین افرادی فیلمهای خداگرایانه و متعالی و دین مدارانه بیرون نمیاد مطمئن باشید…

    پاسخ دادن

    • admin

      |

      سلام
      نقدی که در سایت است ترجمه است و من هنوز به شخصه فیلم را ندیدم ولی در برنامه مشاهده دارم.
      دو نکته دوست عزیز بیشتر حالت توصیه دارد و نه سرزنش و نه توبیخ و نه چیزی که شما بابتش بازخواست شوید.
      سینما یک مدیا است، یک هنر و در این هنر مرزی وجود ندارد و می تواند هر مقوله ای در جهان را به چالش بکشد که این به چالش کشیدن یا می تواند در قالب افکار نویسنده، یا کارگردان و یا استودیو باشد.
      این دسته از فیلم های شعاری یا فیلم هایی که پشت آن اهداف خاصی است مرزکشی های معینی دارند و به محض مشاهده شدن مشخص می شوند، تنها یکی دو لاین یا دیالوگ در فیلم نمی تواند کلیت فیلم را به سمت “توطئه گرانه بودن ” فیلم بکشاند و مهم تر از همه اینکه ما در سینما باید نقد های شخصی داشته باشیم و نقدهای سینمایی، نقد شخصی افکار شخصی ما را در بر میگرد و شما بر طبق عقاید شخصی، دین، دیده ها و شنیده ها فیلم را نقد می کنید و نقد سینمایی که شما ارزش سینمایی فیلم را بررسی میکنید.
      امیدوارم منظور حرف من را فهمیده باشید.
      اینکه هالیوود منبع ساخت فیلم های شعاری و یا هدف دار و سفارشی است حرفی در آن نیست ولی اینکه این موضوع به تمام فیلم های ساخته شده در آنجا و یا کلیت فیلم های ساخته شده در آنجا تعمیم داده شود حرف درستی به نظر من نیست 🙂
      باز هم به ما سر بزنید.

      پاسخ دادن

  • صیاد

    |

    سلام
    حرف شما رو قبول دارم در مورد نقد سینمایی. ولی خب این طور حرف ها راجب تکنیک های سینمایی و این طور چیزا به درد سینماگرا و منتقدان سینمایی میخوره، نه مخاطب عادی که واسه سرگرمی فیلم می بینه.
    همه ی فیلم ها یک سری القائات ذهنی رو به مخاطب معمولی وارد می کنه. نمی شه این رو نادیده گرفت.
    من فیلم لوسی رو دیدم، برادرم معتقده که فیلم بر اساس فلسفه ی هگل ساخته شده! حالا اینکه فلسفه ی هگل چیه رو نمی دونم…
    ولی این رو می دونم که بعد از دیدن فیلم ذهن بیننده تا چند روز درگیر این قضیه هست که استفاده ی 100 در 100 از مغز چی میشه و خدا چیه و انسان خداگونه میشه و موضوعاتی شبیه این…
    و نمی تونیم منکر این نوع تأثیرات عمیق فیلم ها و رسانه ها بشیم.
    موفق باشید.

    پاسخ دادن

    • admin

      |

      سلام
      ابتدای به امر از نظر شما کمال تشکر گرچه شما بحثی را که شروع فرمودید دیر پیگیری کردید.
      من جواب خاصی در تایید یا رد گفته شما ندارم چون با آن تا قسمت زیادی موافق هستم فیلم ” بر روی مخاطبش ” تاثیر میگذارد و زمانی که شما از سینمای ابزاری ” هالیوود ” فیلم میبینید این تاثیر بیشتر است، ولی بنده به عنوان کسی که یک هدفی برای سایتم در نظر گرفتم از این بحث های خاله زنکی سعی می کنم تا جد زیادی دوری کنم، فیلم را می توان از دو منظر نقد کرد : یک جنبه های تکنیکی و سینمایی بدون در نظر گیری جنبه های شخصی و اعتقادی فرد منتقد که هدف یک منتقد خوب همین باید باشد و بنده سعی می کنم همیشه چنین حدی را رعایت کنم و به آن برسم، دو جبنه داستانی و نقد جنبه های پیامی و فلسفی فیلم که دو تبصره برای آن است : گاهی اوقات فیلم نقد داستانش در راستای همان نقد خود فیلم باید صورت گیرد چون به هرحال داستان و جنبه های فیلمنامه نویسی گوشه ای از نقد هر منتقدی را همیشه تشکیل می دهد، تبصره دوم هم می گوید گاهی اوقات این داستان ها یک ایدئولوژی، یک فلسفه و یا یک ” تلقین پیام ” هستند نظیر همین چیزی که شما داری اینجا میگی و بنده به دنبال نقد چنین پیام هایی نیستم به چند دلیل : ابتدا باید در رابطه با موضوع کاملا آگاهی داشته باشم هرچیزی را نپرونم دوم اینکه اون گفته ها را از نقد فیلم جدا کنم، توجه داشته باشید اینجا ما داریم در این زمان در رابطه با پیام فیلم و یا چیزهایی که روی ما تاثیر می گذارد صحبت می کنیم و نه ریتم، فرم فیلم و یا جلوه های ویژه ! و خیلی اوقات من سعی میکنم چنین مواردی را زمانی دنبال کنم که ارزش خوشش را داشته باشد، بنده خودمم فیلم لوسی را دیدم و چنین که شما می گویید تحت تاثیر قرار نگرفتم ولی شما شاید قرار گرفته باشید و به جنبه های ابزاری فیلم به نسبت من بیشتر فکر کنید، ولی در مورد سخن آخرتان، زمانی که متاسفانه به سخن تارکوفسکی که سینما قربانی ” ابزاری شدن ” خود دارد می شود، میرسیم، میفهمیم که سینمای هالیوود را باید بیش از پیش بی خیال شد ولی باز یک پرسش مهم هستی پیش می آید : ما چرا فیلم میبینیم ؟ و چرا باید فیلم ببینم ؟ و چه فیلمی باید ببینیم ؟ خوب شاید سخن گدار هم بد نباشد : سینما شیادی بزرگی است که همگان را درگیر خود کرده است…
      موفق باشید بزرگوار کامنت قبلی شما غیرقابل پذیرش بود ولی با کانت فعلی شما 90% موافقم.

      پاسخ دادن

دیدگاهتان را بنویسید

شما برای ارسال نظر باید وارد اکانت خود شوید

آخرین دیدگاهها

admin

|

همانطور که می بینید فیلم رو من 4 سال پیش دیدم حداقل براساس تاریخ نقد وگرنه ممکنه خیلی دیرتر دیده…

رضا

|

سلام و سپاس از توضیحات و نقد خوبتون به نظرم ریتم نیمه اول فیلم که کند و به جا داشت…

رض

|

به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین…

بهرام

|

خداییش خیلی فیلم پر استرس و وحشتناکیه

شهرام

|

ضمن سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران سایت و ادمین گرامی و همچنین بازدید کنندگان محترم درخواست کمکی برای…