بررسی و نقد فیلم Gerald’s Game

بررسی و نقد فیلم Gerald's Game

فیلم Gerald's Game / بازی جرالد / 2017 / Mike Flanagan

داستان فیلم Gerald's Game:

جرالد و جسی زن و شوهری هستند که آخر هفته را به ویلای خود می روند. یک جای دور افتاده و خلوت تا زندگی خود را دوباره طعمی ببخشند، اما انتخاب جرالد برای برگرداندن زندگی خود به مسیر با یک رابطه جنسی از نوع BDSM (البته ملایم!) زیاد خوشایند همسرش نیست و همه چیز ناگهان در مسیر دیگری پیش می رود چون…

نقد فیلم Gerald's Game:

شاید اگر فروید زنده بود از این فیلم لذت می برد. فیلم Gerald's Game یا بازی جرالد یک اثر روانشناختی است. از همون اول و سکانس اولیه که زن و شوهر چمدون خود را می بندند سیگنال هایی که فیلم در جهت آن ها پیش می رود به بیننده داده می شود. یک جفت دستبند، لباس خواب جدید و چمدونی که بسیار سبک بسته می شود. فیلم چندین و چند لایه دارد که همگی نشان دهنده رشد زنی هستند که برای بقای خود مجبور می شود یکی دو روزی با دستان بسته نه تنها برای زندگی خود مبارزه کند، بلکه همزمان با ترس های خود نیز کنار آید. این فیلم  اقتباسی از قلم همیشه دوست داشتنی استفان کینگ است که اغلب فیلم های ترسناک آمریکا از داستان های او اقتباس شده اند و شاید یکی از کسانی که فیلم های زیادی از داستان های او ساخته است جان کارپنتر است و در ابتدا هرچند مختصر ولی جرالد را معرفی میکند. مردی که لای های تاریک شخصیت او تا حالا برای جسی نمود نداشته است.

دیالوگ های زیر استثنائی هستند:

– اما، برای اولین بار، اولین بار تو طول این همه سال، با خودت گفتی…

واقعا با کی ازدواج کردم؟

– واقعا جواب این سوال رو هیچوقت نمی دونیم، درسته؟ چون هر کسی درونش یک چیزی مخفی داره. یک دکمه که فشار دادنش رو نمی پذیرند.

فیلم Gerald's Game از اینجا به بعد کم کم پیچیدگی های خودش رو باز میکنه و رشد جسی شروع میشه. جسی زنی است با گذشته ای که جز بر خودش بر دیگران پوشیده است و با تمام مسائل زندگی خود را پذیرفته است. رمان استفان کینگ یک رمان زنانه است، رمانی که در آن زنی برمی خیزد، مبارزه می کند، زنده می ماند، تلاش می کند. جنبه های روانشناختی فیلم بسیار هستند. قلم کینگ مردان را در این فیلم در دسته بیماران جنسی قرار می دهد که برای ادامه مسیر لذت خود ممکن است توله های خود را نیز ببلعند. کاری که جرالد با جسی می کند تنها در جهت تطمیع میل خودش است، بازی که او سال ها با قرص مخفی می کرده است اما هیجان زندگی باید به مسیر خود برگردد. کینگ در فیلم خود رابطه جنسی را یک شرط لازم برای ادامه زندگی می بیند، همانطور که کل فیلم بر همین اساس می خواهد شروع شود. زن و شوهری که به تعطیلات می روند تا محبت خود را دوباره زنده کنند. چالش های اصلی فیلم از زمانی شروع می شود که جسی متوجه مرگ جرالد می شود، حال توهم های او به او حمله می کنند، مردی که در کالبد جرالد او را خوار می کند، زنی که در شمایل خودش او را نیرو می بخشد. این شخصیت های درونی جسی که یکی او راسرکوب و دیگری به جلو وا می دارد کاتالیزورهای فیلمی هستند که باید تک شخصیتی طی شود. از طرف دیگر سگ داستان به تنش ماجرا اضافه می کند، سگی شاید درنده که منتظر گوش زنده است و البته جرالد را نیز به سزای خود رسانده است. علاوه بر تمام این ها هرچه به جلوتر می رویم و با ترس ها و گذشته جسی اشنا می شویم شخصیت هولناک دیگری نیز رو می شود، مردی عظیم الجثه کما غول های داستان ها که به مرده خواری و تجاوز به جسد های مردان مرده علاقه دارد. روبرو شدن جسی با او یکی دیگر از جنبه های کلیدی رشد و تکامل شخصیتی جسی است. سکانس آخر در دادگاه کاملا مهر تاییدی بر این قضیه است. جسی با او روبرو می شود، می گوید: تو از چیزی که یادم میاد کوچکتری و سر بلند، با اعتماد به نفس و خنده از دادگاه خارج می شود.

فیلم بازی جرالد یک اثر روانشناختی است، با تمرکز با کودکی که حال بزرگ شده است اما یک راز مخفی در زندگی اش باعث شده است تمام مسیری که در پیش می گیرد پرتویی از همان باشد.

همان ترس ها، همان انتخاب ها، همان احساس امنیت های الکی و همان مخفی شدن ها.

اواسط فیلم شخصیت درونی جسی به حرف می اید، زنی که می خواهد چشمان او را روشن کند:

تو با یک مرد خیلی بزرگتر از خودت ازدواج کردی (کسی که پدرت رو به یادت بیاره).

پدرت وکیل بود، جرالد هم وکیل بود. پدرت تو را کوچیک می کرد. تو را به چشم یک شی می دید.

فیلم بازی جرالد یک فیلم مهم است، فیلمی که مدت زیادی البته صبر میکند تا به آن سکانس کلیدی برسد و تک تک شخصیت های فیلم را هوشمندانه در جای خود قرار میدهد. مرد غول پیکری که نماد مرگ است، نمادی که جسی باید با آن نیز کنار بیاید و بعد از رها شدن از ازدواج خود یعنی دادن آن حلقه به او به نوعی به زندگی بر میگردد. این اثر جزو کارهای خوب کینگ قرار میگیرد که البته می توانست بهتر باشد. جسی بعد از رهایی خود می توانست با روشن کردن گوشی با شارژر درخواست کمک کند و به جای رانندگی و تصادف با خوردن چیزی قوای خود را به دست آورد.

در هر صورت با اثر موفقی روبرو هستیم که البته با انتظارات اولیه من قبل از دیدن خیلی فرق داشت.

نمره من به فیلم 7.5 از 10

حواشی فیلم Gerald's Game:

• Carel Struycken بازیگر نقش مرد نورماه در فیلم از همان ناهنجاری acromegaly که جسی در فیلم معرفی میکند رنج می برد.

مطالب مرتبط

بررسی و نقد فیلم The Crying Game بررسی و نقد فیلم Blue Ruin بررسی و نقد فیلم 2LDK بررسی و نقد فیلم Man Bites Dog