5 / 5 (1 votes)

بررسی و نقد فیلم Dawn of the Planet of the Apes

admin . اکشن, درام, ژانر, علمی تخیلی, معرفی فیلم های روز, نقد فیلم های روز, هیجانی

بررسی و نقد فیلم Dawn of the Planet of the Apes

Dawn of the Planet of the Apes / 2014 / طلوع سیاره میمون ها /  Matt Reeves

بررسی و نقد فیلم Dawn of the Planet of the Apes

از این کارگردان قبلا فیلم Cloverfield را دیده بودم که در سایت هم معرفی شده، نگاهی به آخرین فیلمش که فعلا در گیشه داره غوغا میکنه و منتقدین بسیار مورد تمجید قرار دادنش می پردازیم، نویسنده این نقد Matt Zoller است که نقد در سایت راجر ایبرت آورده شده است و شما هم اینجا می خونید، به شخصه هنوز برای دیدن این فیلم عجله ای ندارم مخصوصا اینکه هنوز نسخه های کلاسیک و نسخه تیم برتون این فیلم را ندیدم.

داستان : یک گروه رو به رشد از میمون های بوجود آمده به صورت مهندسی ژنتیک به رهبری سزار، توسط دسته انسان هایی که بازمانده اند مورد تهدید قرار میگیرند و…

فیلم Dawn of the Planet of the Apes یا «طلوع سیاره میمونها» پرغرور، زیرک و وحشیانه به بنیان خود پایبند است و طعم تلخ مرموزی از خود به یادگار میگذارد. مانند متقدم خود : « ظهور سیاره میمونها » (2011) موقعیتها و تصاویری را از فیلمهای « میمونها» (دهه های 60 و 70) وام میگیرد و از آنها درامی حماسی میسازد. این اعضای جدید به اندازه فیلمهای قبلی هجوآمیز نیستند اما هماننقدر بازیگوشی سیاسی دارند. بزرگترین تفاوت حس نزدیکی است. بخشهای سیاسی خصوصی اند و از طریق کاراکتر سزار( اندی سرکیس) ایفا میشوند.
«ظهور…» سزار را نشان میداد در قالب مظلومی که شورش میکند. سرگذشت او آمیزشی بود از شخصیت محوری داستان« گل برای آلگرنون» و اسپارتاکوس. عناصری سیاسی در متن داشت در ارتباط با اخلاقیت آزمایش بر روی حیوانات ولی در کل داستانی سنتی بود از سفر یک قهرمان. درباره میمونی معمولی که برتری خود را احساس میکند و بطور هجو آمیز به یک چریک تبدیل میشود و برادرانش را برعلیه انسان مستبد میشوراند تا یک منطقه خودمختار در جنگل شمال کالیفرنیا بوجود آورند. تاکید فیلم در گره زدن حوادث با احساسات شدید درونی عمدتأ از طریق شخصیت در تکوین سزار « ظهور…» را غافلگیرانه گرم و درگیرکننده کرد. سزار نقطه ورود به داستان بود. شما با او خود را مطابقت میدادید همانطور که با کینگ کونگ ، فرانکشتاین و دامبو. دردش را میفهمیدید و وقتی به حق خواهی برمیخواست با او شاد می شدید.
«طلوع سیاره میمون ها» عالی در اکثر موارد داستان سزار را در سرانجام انقلاب بسط میدهد. زمانی که غزل انقلاب فروکش کرده و واقعیت سرد جایگزین شده.او و همقطارانش مقیم جنگل شده اند در میان خرابه های تمدنی ویران از آنفولانزای میمونها.گروه کوچکی به رهبری «گری اولدمن» ،«جیسون کلارک» و« کری راسل» پدیدار میشود. آدمها میخواهند سزار اجازه دهد نیروگاه برق متروک را دوباره براه بیاندازند. میگویند فقط دنبال صلح هستند. خواسته شان جرقه رنجشی در سزار روشن میکند و داستان به حرکت درمیاید.
من منتقدینی را دیده ام که فیلم Dawn of the Planet of the Apes را تمثیلی از جنگ فلسطین-اسرائیل دیده اند و گاهی انعکاس مشخصی از این تراژدی ممکن است وجود داشته باشد. ولی برای من عمدتأ تاثیر فیلم عمومی تر بوده مثل خط و رسم افسانه ای که خیالپردازی میکند و نهایتا به خرد میرسد.انعکاسهایی هست از تورات قدیم (عمدتأ داستان هابیل و قابیل) و جدید، همچنین وسترنهای مابعد ویتنام که نشان میدهند چطور دو گروه اروپایی و سرخپوست رقابتی نزدیک بر سر زمین دارند. در این حالت معمولا گروه ها از فشار داخلی از هم می پاشند و این اتفاقی ست که اینجا میافتد.سزار قهرمانی که قیامی را رهبری کرده و مورد سرزنش همقطارانش است همچون «جرونیمو» یا فیدل کاسترویی ست از قبیله میمون. اما در عمق احساسش بیشتر از هر همنوع خود آدمها را دوست دارد، چون پدرش که از نژاد انسانها بوده او را دوست داشته و زن باردارش را آدمها شفا داده اند.
با طی زمان ، روح دو شقه شده سزار تمثیلی میشود از دو خانواده پستانداران هوشمند که برای قلمرو میجنگند. میمونها در این فیلمها نماینده انسانند و انسانها نماینده میمون.حتی یک تکه برش موازی فیلم صامت خیلی بیمزه ولی کارآمد داریم که به مقایسه بین دو گروه سیاستمداران سازشگر و افراطیها دامن میزند. سزار با این تناقضها در درون میجنگد در حالی که آنها در بیرون به شکل رقیبش «کبا» (توبی کبل) تجسم مییابند. یک بازمانده تلخ روی زخم خورده ازشکنجه های آزمایشگاهی که قبلا به سزار وفادار بوده اما حالا فکر میکند که او ضعیف شده و آماده خیانت است.این کشمکش میان انسانها در درگیری بین کلارک مالکوم( سزار آدمها) و اولدمن دریفوس (که ابتدا منطقی اما بعد همچون مشابهیست برای کبا) انعکاس می یابد.
کارگردانی « مت ری وز» ، صاحب یک بازسازی سرزنده در ژانرخون آشام ( بگذار بیایم داخل) و یک برداشت کشف شده نیمی خوب- نیمی بد در ژانرهیولایی ( کلاورفیلد) ، تداعی گر اسپیلبرگ شگفت انگیز آغازین است که در چرخش شوخی و وحشت و با سبکی دسیسه محور به نتیجه مطلوب میرسد.(شامل یک نمای ترکینگ به سبک « بچه های آدمیان» دریک انباری میمون زده و یک تاخت هول انگیز سوار بر تانک). متن متعلق به «مارک بومبک »،«ریک جافا» و« آماندا سیلور» داستان سمبلیک سربسته ای را پیشنهاد میدهد ، احتمالأ بطور عمد ( هر چند موضعش نسبت به اسلحه کمتر از آنچه بسیاری ادعا کرده اند مدرن صفحه-سردبیری است) و نقصهای عمده ای دارد، شامل یک نقطه اوج زیاده ازحد تکراری پربرخورد از نوع فیلمهای تابستانی، شخصیت پردازی تخت آدمها (در قیاس با میمونها) و جای خالی شخصیتهای زن قابل توجه ( این شاید از نظر زیست شناسی در سمت میمون داستان قابل دفاع باشد ولی قطعأ درسمت انسانها نیست). با این حال متن راضی کننده است چون نسبت به شخصیتها بیطرف است . شما طرز تلقی سزار ، کبا ، مالکوم و دریفوس را می فهمید حتی زمانی که تصمیمات مخربی می گیرند. و وقتی سلسله حوادث منتهی به پرده سوم برخورد انسان /میمون را دنبال کنید متوجه میشوید نمیشود گفت چه کسی مسبب ماجرا بوده.
شیفتگان کار مشترک «سرکیس» وجادوگران جلوه های ویژه در « ظهور…» شاید فکر میکردند ممکن نبود ما بیشتر از آن به عمق احساس این شخصیت وارد شویم. با تعجب این موضوع انجام شده است.« سرکیس» چهره ایست عالیقدر در صحنه نمایش که برای قرن بیست و یکم همان جایگاهی را دارد که « سر لون چنی» در ابتدای قرن بیستم داشت.«چنی» صورت و بدنش را با جلوه های گریم مازوخیستی تغییر میداد درحالیکه هنرمندان گرافیک کامپیوتری «سرکیس» را تغییر می دهند، بقیه جادو همانست.هر چند اشتباه است که کاریزما و مهارت سرکیس را دست کم گرفت. او اینجا تصمیمات خاص زیرکانه ای گرفته و آنها کمک میکنند یک شخصیت منحصر به فرد یا یک پدیده آنسوی صورت دیجیتالی ببینید. انرژی سزار چنان سامورایی وار از نوع فیلمهای 1960 است که تعجب نمیکنم اگر هنرپیشه یک خالکوبی از صورت توشیرو میفونه بر پشت خود داشته باشد.شما افکار متزلزل شخصیت را حس میکنید هر چند او خودش را یک مبارز- مدیر خونسرد و قوی به پیروانش معرفی کرده. صورت کامپیوتری گوریل روی سر سرکیس یک نقاب است. نمایش تاکتیکی سزار از خودش نقابی دیگر.(کبا یک نقاب مشابه در صحنه ای که برای نیرنگ زدن به بشر نادان شیطنت میکند به نمایش میگذارد.
«طلوع سیاره میمون ها» نمایش کشمکش سزار است با سختیهای فرمانروایی . در خلال لحظه های خشونت محتوم و به وقوع پیوسته، که بعضی هاشان کراهت فیلمهای نیمه شبی را دارند، جسارت پاپ- اپرایی فیلم و نور قرمز سوخته مشعلهایش با بخشهای غریب تر موزیک متن «میشل جیاچینو» ( مثل کالیوپی در حال اعلام شروع یک سیرک درجهنم) ادغام میشود تا به ما اشاره کند که در حال تماشای پسرعموی میمون زاد سه گانه تبهکاری فرانسیس فورد کاپولا هستیم. اگر«ظهور…» درباره ناجی مشکوک عشیره ای رو به انقراض (ایپ فادر) بود، حالا این دنباله عریض و طویل بهم ریخته رو به تمامی مغموم (ایپ فادر2) نام دارد که برادر را در جنگ قدرت و غنیمت بجان برادر می اندازد.( در هر دوسوی حصار نمایشی آدم و میمون) فیلم با دو کلوزآپ قرینه شروع و تمام میشود.اولی آینده ای آرام و پرامید وعده میدهد، دومی بر بقای قبیله به شرط واگذاری روحش صحه می گذارد. سر تاجدار سنگین است.

امتیاز این منتقد از 4 ستاره ممکن 3.5 ستاره است.

حواشی فیلم Dawn of the Planet of the Apes :

  • بودجه 170 میلیون تا الان فروش نزدیک به 114 میلیون دلار آمریکا.
  • برای فیلم دوباره دنباله ای در نظر گرفته شده است که در سال 2016 اکران می شود.
  • تریلر رسمی فیلم را میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید.
  • این اولین فیلم در سری فیلم های سیاره میمون ها محسوب می شود که به صورت سه بعدی فیلم برداری و اکران شده است.

 

برچسب ها:, , , , , , ,

بازتاب از سایت

دیدگاهتان را بنویسید

شما برای ارسال نظر باید وارد اکانت خود شوید

آخرین دیدگاهها

admin

|

همانطور که می بینید فیلم رو من 4 سال پیش دیدم حداقل براساس تاریخ نقد وگرنه ممکنه خیلی دیرتر دیده…

رضا

|

سلام و سپاس از توضیحات و نقد خوبتون به نظرم ریتم نیمه اول فیلم که کند و به جا داشت…

رض

|

به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین…

بهرام

|

خداییش خیلی فیلم پر استرس و وحشتناکیه

شهرام

|

ضمن سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران سایت و ادمین گرامی و همچنین بازدید کنندگان محترم درخواست کمکی برای…