2 / 5 (1 votes)

بررسی و نقد فیلم Bullhead

admin . بررسی جامع اسکار, بلژیک, جنایی, درام, ژانر, سال های 2019 تا 2009, کشورها, نئو نوآر, نوآر, هلند

بررسی و نقد فیلم Bullhead

فیلم Bullhead / کله گاوی / 2011 / به کارگردانی Michaël R. Roskam

فیلم Bullhead

بعضی از فیلمها استخوونهای شما را میجوند و تف میکنند بیرون!

داستان فیلم Bullhead:

فیلم Bullhead یا کله گاوی در مورد مردی به اسم جکی است که دائم به خودش هورمون تزریق می کند و صاحب یک گاوداری است و توسط یک دامپزشک برای معامله به یک تاجر مشهور گوشت نزدیک می شود اما…

نقد فیلم Bullhead:

فیلم Bullhead را زمانی دیدم که به دنبال یک چیز متفاوت بودم. دیدن این فیلم رو به دفعات عقب انداخته بودم با اونکه یک چیزی درونم میگفت پسر! این فیلم باید معرکه باشه! و بود و اون هم درست در یک بعدازظهر دلگیر و مایوس کننده توانست تک تک اعصاب بدنم را تحریک کند. توانست به درون بدنم نفوذ کنه و تا مدت ها تاثیر خودش را باقی بگذاره به نحوی که نوشتن از این فیلم فقط خالی کردن احساسی است که قابل بیان نیست.

بررسی و نقد فیلم Bullhead

فیلم با یک نریشن شروع می شود:

گاهی اوقات در زندگی انسان اتفاق‎هایی رخ می‎دهد که باعث سکوت همه می‎شود. سکوت تا حدی که هیچ‎کس جرات صحبت در مورد آن را ندارد. صحبت نه با دیگران و نه حتی با خودشان. حتی در ذهنشان هم صحبتی صورت نمی‎گیرد و سکوت محض برقرار می‎شود. حتی یک کلمه کوفتی هم در مورد آن گفته نمی‎شود. چون همه چیز به نوعی گیر کرده است. در اعماق یک جنگل، زیر درخت‎ها و برگ‎ها، هر سال بعد از سالی دیگر. بعد، ناگهان همه چیز یادآوری می‎شود. به همین راحتی، از یک روز به روز بعدی. مهم نیست چقدر این اتفاق سال‎ها قبل رخ داده است، همیشه کسی است که همه آن‎ها را یادآوری کند. چون مهم نیست که چکار کنی یا چه فکری داشته باشی، یک چیز بدون شک رخ می‎دهد. همیشه نابود شده‎ای. اکنون، فردا، هفته بعد یا سال بعد، تا پایان زمان. نابود شده‎ای.

نقد فیلم Bullhead

نقد فیلم Bullhead خیلی سخت است، چون نمیدانم دقیقا از کجا شروع کنم. فیلم در مورد مردی است به اسم جکی، او به واسطه حادثه‎‌ای که در کودکی برایش رخ داده است، مردانگی خود را از دست داده است. به توصیه پزشک تزریق هورمون‎های متعدد شاید بتواند به او کمک کند دوباره مانند یک مرد به بلوغ برسد.

فیلمهایی که شخصیت‎پرداز هستند همیشه در اولویت برای من قرار می‎گیرند به نسبت داستان‎پردازی. من به مطالعه شخصیت‎های انسانی علاقه دارم و خوشحالم سینما هنوز آن‎قدر پیش چشمان من عزیز و جزوی از زندگی‎ام است که این فرصت را همیشه برایم مهیا می‎کند.

شاید زمان دیدن Bullhead یک جمله همان ابتدا به ذهنم خطور پیدا کرد: زندگی خیلی زود برای بعضی از افراد هنوز شروع نشده، تمام می‎شود.

ما تمام فیلم شاهد تلاش جکی برای وفق دادن خود با جامعه با توجه به ناتوانی که دارد، هستیم. فیلم به شکل تاثیرگذاری شروع می‎شود. ابتدا یک نریشن بسیار تاریک و دردناک، سپس یک تیراژ اولیه بسیار کوتاه، معرفی جکی در قالب سکانسی که یک گاودار را تهدید می‎کند، حرکت آهسته دوربین با حرکت او که به نوعی تعادل ندارد و یادآور درد او و البته بی‎توازنی است که بین او و زندگی برقرار است و سپس دوباره تیراژی که این دفعه اسم فیلم در یک پس‎زمینه تاریک‎تر از شب گفته می‎شود.

بررسی فیلم Bullhead

بعد از آن با مردی عضلانی با درد و خشمی درونی روبرو می‎شویم که تنها راه‎حلش برای مبارزه با این دنیا هورمون‎های بدن‎سازی و تقویتی و حرکات بوکسی است که او برای خالی کردن انرژی و خشم و روی  فرم نگه داشتن بدن خود انجام می‎دهد.

جنبه‎های روانشناسی فیلم بسیار زیاد هستند، شاید از دانش و توان من خارج باشد که همه آن‎ها را بیان کنم و یا اطلاع داشته باشم.

از جنبه سینمایی فیلم Bullhead خوش‎ساخت است، می‎داند چه موقع موزیک خود را استفاده کند، می‎داند چطور یک داستان جنایی را با یک شخصیت‎ آسیب‎دیده همراه کند و چطور طنز تلخی هم در مورد دو دله دزد داشته باشد.

فیلم درست است که شخصیت‎پرداز است و بسیاری از اوقات ما با جکی، حادثه‎ای که برای او رخ داده و علت کارهایش همراه می‎شویم ولی از تب و تاب داستانی خود هم رها نمی‎شود و به بهترین شکل آن را بیان می‎کند.

نمادهای فیلم Bullhead در چندین قاب به تصویر کشیده می‎شوند، زمانی که جکی جوان در پستوی اتاقی خود را مخفی کرده است با نگاه به صلیب دردی را متصور می‎شود که انگار مسیح نیز آن را تجربه کرده است.

داستان فیلم Bullhead

کارگردان در دو سکانس نیز باز شدن درب‎ها را پیش از نشان دادن جکی به تصویر می‎کشد. این به نوعی تلقین قدرت خارجی جکی می‎تواند محسوب شود. البته من روی این قضیه خیلی فکر کردم و توضیح بیشتری برای آن ندارم ولی قطعا منظوری در آن نهفته است.

بررسی و نقد فیلم Bullhead فیلم Bullhead

کارگردان با به تصویر کشیدن یک شخصیت آسیب‎دیده تلاش او را برای مبارزه با نیازهایش نشان می‎دهد.

جکی از صحبت‎های جنسی سر میز ناراحت می‎شود، دیدن زنان فاحشه او را رنج می‎دهد و تنها چیزی که درونش زنده مانده است احساس به دختری است که برادر او، او را تا آخر عمر از زندگی محروم کرده است.

نقد فیلم Bullhead

شاید کوبنده‎ترین سکانس را در سکانس کلاب مشاهده می‎کنیم. زمانی که جکی با صورتی برافروخته و حسرتی آتشین به مردی نگاه می‎کند که با زنی صحبت می‎کند که شاید می‎توانست برای او باشد. شاید حسرت زندگی که او نیز می‎توانسته است داشته باشد. این خشم درونی در سکانس بعدی به بدترین شکل ممکن خالی می‎شود.

بررسی و نقد فیلم Bullhead

کارگردان این عقده‎ها و آسیب‎های درونی را محدود به جکی نمی‎کند، دیدریک دوست جکی که شاهد رخ دادن اون حادثه بوده و البته بزدلی خود در کمک به دوستش را هم در کودکی و هم در سکانس‎های پایانی نشان می‎دهد، و البته دلیل آن حس به بقای داخلی در او است، به جای در پیش گرفتن یک زندگی نرمال به یک همجنس‎باز خبرچین تبدیل می‎شود.

کارگردان تمام فیلم را در مقام تصویری نشان می‎دهد که برای کودک‎های آسیب‎دیده ممکن است رخ دهد و البته برای خیلی از آن‎ها گریز و درمانی نیست و آن‎ها هنوز شروع نکرده زندگی خود را در پایان خط خود دیده‎اند.

زمانی صدای خرد شدن استخوان‎های وجودتان را می‎شنوید که جکی در توالت خانه لوسیا پشت سر هم هورمون‎های مختلف تزریق می‎کند، این یک خودکشی است و قطعا او هم می‎داند، کما اینکه این حجم آدرنالین آزاد شده در بدن در سکانس‎ نهایی خودنمایی می‎کند ولی آیا هدف او از این کار تنها یک مرتبه مردن بودن را حس کردن نبوده است؟ از آخرین فرصت بودن با لوسیا استفاده کردن نه در جهت بهره جنسی بلکه به واسطه حسی که باید به او دست دهد. عقده‎ای که سالیان سال در او نهفته است و در یکی از سکانس‎های دیگر در رستوران می‎بینیم دوربین از دید جکی نیم‎تنه بالایی زنی را دنبال می‎کند و تمام درد او را به ما نیز تلقین می‎کند.

این سرکوبی نیازها و غرایز تا چه حد قابل تحمل است؟ خشمی که از آن ناشی می‎شود به چه شکل باید خارج شود؟ در این دنیای وانفسا چنین افرادی چطور می‎توانند خود را وفق دهند؟ پرسش‎هایی از این دست کار فیلم Bullhead نیست، این فیلم تنها یکی از موارد حادی را نشان می‎دهد که قطعا سرانجام خوبی ندارند.

بررسی فیلم Bullhead

بیانی برای توصیف ندارم جز این‎که فیلم کله‎‌گاوی تا مدت‎ها در یاد من اثر خود را به جا خواهد گذاشت. فیلم از بین نئونوآرهایی که دیده‎ام یکی از بهترین‎ها است، شخصیت‎های آسیب‎دیده‎ای که به دنبال وفق دادن خود با دنیای بیرون هستند و اکثرا به واسطه این عدم تعادل در زندگی به مانند نریشین ابتدایی فیلم می‎گویند ما "نابوده شده‎ایم" و فیلم چیزی جز نمایش این نابودی نیست.

امتیاز من 9 از 10.

حواشی فیلم Bullhead:

  •  این فیلم نامزد اسکار در سال 2012 بود در بخش بهترین فیلم خارجی زبان که جایزه آن به فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهای داده شد ولی با تمام احترامی که برای فرهادی قائل هستم و با وجود این‎که دیگر فیلم‎های نامزد این بخش را هنوز ندیده‎ام با چشمان بسته جایزه را به فیلم بلژیکی می‎دهم.
  • نریشن ابتدایی فیلم توسط کارگردان گفته می‎‌شود.
  • بازیگر نقش جکی 2 سال صرف آمادگی برای این نقش کرده چون توده عضلانی خود را باید 27 کیلوگرم باید افزایش می‎داده است.
  • کارگردان از رویداد واقعی به اسم مافیای بلژیک هورمون برای حوادث فیلم الهام گرفته است.
  • فیلم‎برداری فیلم 35 روز طول کشیده است.
  • اولین فیلم بلند کارگردان.

برچسب ها:, , , , , , , , ,

بازتاب از سایت

دیدگاهتان را بنویسید

شما برای ارسال نظر باید وارد اکانت خود شوید

آخرین دیدگاهها

admin

|

همانطور که می بینید فیلم رو من 4 سال پیش دیدم حداقل براساس تاریخ نقد وگرنه ممکنه خیلی دیرتر دیده…

رضا

|

سلام و سپاس از توضیحات و نقد خوبتون به نظرم ریتم نیمه اول فیلم که کند و به جا داشت…

رض

|

به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین…

بهرام

|

خداییش خیلی فیلم پر استرس و وحشتناکیه

شهرام

|

ضمن سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران سایت و ادمین گرامی و همچنین بازدید کنندگان محترم درخواست کمکی برای…