بررسی و نقد فیلم Mitte Ende August
بررسی و نقد فیلم Mitte Ende August
فیلم Mitte Ende August / زمانی در ماه آگوست / 2009 / سباستین شیپر
داستان فیلم Mitte Ende August:
فیلم Mitte Ende August در رابطه با زوجی به اسم هانا و توماس است که خانه ای در ییلاقات می خرند و قصد بازسازی آن را دارند ولی….
نقد فیلم Mitte Ende August:
فیلم براساس رمانی به اسم Elective Affinities از گوته ساخته شده است. رمانی که برادران تاویانی نیز در یکی از فیلم های خود از آن اقتباس کرده بودند. در حدود 25 تا 30 دقیقه اول فیلم به قدری جذب فیلم بودم و داشتم لذت می بردم که شاید قصد داشتم عنوان بهترین فیلم سباستین شیپر را به این فیلم بدهم. با آنکه فیلم Absolute Giganten هم دیدنش لذت فراوانی داشت.
انتظارم یک فیلم عاشقانه، آرام، ملموس بود و سکانس اولیه فیلم و نحوه بیدار شدن توماس و سپس سکانس های بعدی و ریتم ملایم آهنگ و زوجی که در کنار آتش با هم مینشینند و به نظر عاشقانه هم را دوست دارند چیزی جز این تداعی نمیکرد.
ولی بالحق که خود زندگی درام است و بالحق که هرچیزی را می تواند مخلوط این طعم کند و داستان زمانی تغییر می کند که برادر توماس بعد از بیکار شدن و همچنین جدا شدن همسرش از او چند روزی را برای عوض کردن روحیه پیش این زوج می آید و از قضا معمار هم است و در بازسازی خانه مفید خواهد بود.
از اینجا به بعد داستان رنگ و بوی دیگری می گیرد. شخصیت فردریک مردانه است ولی توماس هنوز روحیه کودکانه ای در خود دارد. داستان به همینجا ختم نمی شود. اضلاع این مثلث با ورود دختر نوجوانی به اسم آگوستین به یک مربع تبدیل می شود.
دقیقا به نظر من مشکلات آدمی زمانی شروع می شود که در تعامل با دیگران قرار می گیرد. او سایرین را همچون آینه ای می بیند که کاستی های زندگی خودش را به او یادآوری می کنند. هانا که تا دیروز محو زندگی با توماس بود حالا با روحیه مردانه فردریک و جدیت اراده او آشنا می شود. این را در تقابل با رفتار نه چندان پخته توماس قرار می دهد و این آشفتگی ذهنی و تشابهات او با فردریک شاید دلیل فریادهای او زیر دوش آب سرد و یا یک نوع دگرگونی درونی است.
در طرف دیگر توماس است، کمدی تلخ فیلم را رفتار او تشکیل می دهد، او نیز جذب آگوستین می شود و به نوعی او را آینه خود می بیند. سکانس هایی که شیپر چنین مفاهیمی را به بیننده انتقال میدهد کم نیست. از سکانس بازی توماس و هانا بر روی مبل گرفته تا تشابه علاقه به چای هانا و فردریک و حتی فشفشه بازی و مک دونالد و غیره.
فیلمی که با یک ریتم ملایم و آرام و همچون عاشقانه ای دوست داشتنی شروع می شود با تزلزل پایه های این ازدواج ادامه پیدا می کند.
شاید تنها مشکل من با فیلم Mitte Ende August همین تغییرات ناگهانی در عمق رابطه ای بود که هانا و توماس داشتند. برای ذهن من قابل توجیه نیست چنین زود این رابطه دستخوش تغییر شود. ولی از طرف دیگر هدف در واقع به نظر من توجیه پذیری این قضیه هم نبوده است. گوته در رمان خود که با فیلم سازی عالی شیپر همراه شده است می خواسته است 4 انسان را که دو به دو آینه یکدیگر هستند در کنار هم قرار دهد. حتی اگر زمان فیلم طولانی تر بود و روابط عمق بیشتری داده می شد مفهوم اولیه فیلم دست نمی خورد.
انسان ها با تفاوت ها کنار هم قرار می گیرند و باید یکدیگر را بپذیرند. کما اینکه رابطه توماس و هانا همچون همان قایق شکسته در فیلم باید دوباره جوش بخورد
به همین علت است که در پایان این رابطه ترک خورده است ولی نشکسته است. آن دو همدیگر را با یک "سلام" دوباره می بخشند و زندگی خود را ترمیم میکنند.
فیلم "زمانی در ماه آگوست" یکی از کم شناخته شده ترین فیلم های سباستین شیپر به نسبت دیگر فیلم های او است و در واقع علت آن شاید متفاوت بودن با روند فیلمسازی و رفتار او در فیلم های دیگرش است. حتی خود من بعد از دیدن آن حس متوسطی داشتم با آنکه جذب موسیقی، بازی بازیگران و پردازش فیلم شده بودم. اما به نظر من این فیلم در ژانری که به آن ورود کرده بود متوسط عمل کرد اما این حرف به معنای کم ارج نهادن ارزشهایش نیست و میشود یک بار آن را دید و دوست داشت.
نمره من به فیلم 6.5 از 10 است.
حواشی فیلم Mitte Ende August:
- من هنوز به دنیای سینمایی برادران تاویانی ورود نکردم ولی این فیلم را در ارتباط با فیلم Elective Affinities (1996) آنها قرار داده اند.
برچسب ها:بررسی فیلم Mitte Ende August, داستان فیلم Mitte Ende August, سباستین شیپر, فیلم Mitte Ende August, فیلم های سباستین شیپر, نقد فیلم Mitte Ende August, نقد و بررسی فیلم Mitte Ende August
بازتاب از سایت
آخرین دیدگاهها
admin
| #
رضا
| #
رض
| #
بهرام
| #
شهرام
| #