1 / 5 (1 votes)

بررسی و نقد فیلم Mood Indigo

admin . بلژیک, درام, ژانر, عاشقانه, فانتزی, فرانسه, کشورها, کمدی, معرفی فیلم های روز, نقد فیلم های روز

بررسی و نقد فیلم Mood Indigo

L'écume des jours  / Mood Indigo / 2013 / میشل گوندری

mood-indigo

همه میدونند که میشل گوندری عزیزترین کارگردان برای من است، ولی متاسفانه هنوز زمان بررسی آثار او در سایت فرا نرسیده است، ولی نگاهی به آخرین فیلم او یعنی فیلم Mood Indigo می اندازیم و نقد شخصی خود من بعدها به سایت اضافه می شود.

نگاهی به نقد جناب  Matt Zoller Seitz در سایت راجر ایبرت به این فیلم می اندازیم و ترجمه آن را در ادامه مطلب با هم می خوانیم.

داستان : کولین مرد ثروتمندی بعد از اینکه متوجه می شود عشقش یعنی Chloe مبتلا به بیماری نادری شده است، در ریه های او گلی روییده است، تصمیم میگیرد که….

حتی اگر تحمل بالایی برای چیرهای غیرمعمول داشته باشید" آبی حس و حال" می تواند زیاده روی باشد.
این داستان عشق بین کالین( رومن دوریس) و کالی( اودری تاتو) عرضه یکجای جلوه های بصری و حسی است که طرفداران کارگردان ممکن است " گوندوریسم" بنامند.مثل"ذهن" ،"طبیعت بشر"و "ما و من" فیلمساز تصاویر سوررئالیستی یا خالصأ رویایی ایجاد میکند ولی با جلوه های ویژه قدیمی، عروسکهای استاپ موشنی که کاملا عروسک هستند، لباس حیوانات شبیه بالماسکه، تابلوهای فوق سمبلیک با طراحی تئاتری و مانند اینها.بعد آنها را طوری نشان میدهد که به ذهن میگوید این چیزیست که جلوی این دوربین اتفاق افتاده و ما اتفاقی آنرا ضبط کرده ایم. این یک ناهماهنگی ادراکی ایجاد میکند که اغلب مطلوب و رویاگونه است دروانمودش به واقعیت.

مشکل اینست که تصاویر سوار بر داستانی شده اند که بنظر می رسد هدفش نقدی تند باشد. درباره چه؟  شاید اشاره ای به جدایی اشراف از دیگران ، اگرچه از روی فیلم مشکل می شود گفت.فیلم نمی خواهد یا نمی تواند با جنبه انتقادی داستان کنار بیاید وقتی کارگردان میل به شاد کردن مخاطب دارد. نتیجه فیلمی شده که به ملایمت اصرار دارد اوضاع خیلی خوب نیست هر چند لحن کارگردان می گوید "زندگی آفتاب درخشان و آبنبات چوبی است ،مردم، عشق با شکوه است زندگی رویاست. نگاه کنید یک معجزه دیداری دیگر!"

فیلم Mood Indigo برگردان رمان 1946(سرباره روزها) اثر بوریس ویان است، تمثیلی طبقاتی از اشراف که با پول خود در بهشتی زندگی میکنند که کم کم از آن رانده میشوند.کالین، دوستش چیک، دوست دختر وفادارچیک آلیس، و عشق بزرگ کالین، کالی، در جهانی شبیه به کارتون 1938مکس فلیچر زندگی میکنند، "بتی بوپ" یا "پاپ آی" .پاها و اندام آدمها مثل آدامس یا شخصیتهای کارتونی کش می آید. این جلوه ها آنطور که معلوم است با اعضای سیمی ساخته شده.این جهان با قلمزنی های سوررئال کوچک تزئین شده که معرفی یا توضیح داده نمی شوند.اختراعات "روب گلدبرگ" همه جا هست. کالین پیانویی اختراع کرده که بر اساس قطعه موسیقی کوکتل میسازد.مجری سر پیست اسکیت یک پرنده شق و رق کوکوی بزرگ در اندازه انسان است.موش خانه کالین آدمی ست با لباس موش که سر پنجره و کنار قرنیزها راه میرود و وقتی عجله دارد سوار ماشین کوچکی شده گاز میدهد.

گاهی یک صحنه به استاپ موشن تبدیل می شود یا یک داستان اتفاقی شروع می شود بدون اینکه دلیل معلومی داشته باشد جز دلخواه فیلمساز( یا رمان نویس اصلی) .گاهی فیلم چند تا از این تزئینات بصری را در یک صحنه ترکیب میکند مثل وقتی که مراسم ازدواج تبدیل میشود به مسابقه اتومبیل ها با چرخهای صلیبی شکل. ماشینها حرکت استاپ موشن در محیط واقعی دارند در حالیکه راننده ها در جا بیحرکت شده اند و صورتشان با نیشخند گشادی یخ بسته.اوج این صحنه پرواز کالین و کالی است به بیرون کلیسا.این نهایت استفاده از وسایل ابتدایی جلوه های ویژه است که من در یک فیلم امروزی دیده ام.ظاهرأ گوندری از مهمانان دیگر در حال خروج عکس گرفته بعد نتیجه را جلو و پشت ستاره ها که داخل آب هستند تابانده.آنها بنظر میرسد از روی پله ها توی خیابان شناور میشوند. وقتی می خندند و همدیگر را میبوسند از دهانشان حباب بیرون میآید. توی آب چیزهای شناور معلوم است.

اینها همه خیره کننده است.توی یادداشتهای من بیشتر از یکبار آمده: معلوم هست اینها چطور اینکارها را کرده اند؟! کار کارگردان واقعا روحبخش است مگر اینکه در چند دقیقه اول خسته شده باشید یا ازاینکه بازیهای بصری جای مفاهیم اجتماعی را گرفته دلخور باشید یا ترکیب بازیگری گوندری راناموفق بیابید، آنطور که من تجربه کردم.خیلی از بازیگرها ( بخصوص تاتو و دوریس) مسن تر از آنند که کاراکترهایی را یازی کنند که حتی اگر نوجوانان آنها را بازی کنند ممکن است نابالغ بنظر برسند. ترکیب چندفرهنگی از چند نظر مشکل ساز است. تبریک به گوندری بخاطر تجسمش از بازیگران اصلی در قالب پرسنل بمب افکنی نژادی ولی کاش درباره معنای تلویحی که مثلا بکار گیری یک سیاه پوست (عمر سای) در نقش خدمتکار- آشپز شخصیت اصلی ایجاد میکند بیشتر فکر میکرد.نیکلاس بطور غیر شوخ طبعانه ای خوش خدمت از نوع باربر همیشه خوشرو و راننده مشتاق خانم دیزی است – الگویی که هرجا مثلا در یک فیلم دهه 40 ظاهر میشد تماشاگر مدرن عقب می نشست.یکجا نیکلاس اتاقی را که گفته اند اشغال است با همخوابگی با دختر نوجوان مسافرخانه دار برای زوج داستان اجاره می کند. آنها جوری سربسرش میگذارند که مطابق کلیشه سیاه آزمند سکس است و نیکلاس پاسخ میدهد فقط کاری را که برای گرفتن اتاق لازم بوده انجام داده است. مل بروکس کجاست وقتی لازمش داریم؟

مشکل اصلی اما همان است که بالاتر اشاره کردم.این کارتون زنده عناصر هجو تندی را دارد که بدان وفادار نبوده اند و کمتر درک شده است. "آبی حس و حال" از یک نگاه درباره بلایی است که بر سر سفیدپوست ممتاز میآید وقتی پولش تمام شود، بیماری خطرناکی بگیرد ویا هر بدشانسی او را از بهشت خود بیرون کند.اما گوندری انگار جرأت یک هجوپرداز را ندارد هر چند کارهای هجو یا نیمه هجو در گذشته داشته. انگار دنیا دارد کاراکترهای او را مجازات میکند یا لااقل بطور اتفاقی با آنها خشونت میکند ولی کارگردان ما را به عمق بدبختی شان و نگاه جدی به معنای همه اینها در مقیاس وسیعتر دعوت نمی کند.بین آنچه بر سر این پولدارها میآید( سیلی مکرر بر صورت، اهدایی رفیق خشن پسند ما واقعیت) و لحن فیلم که به ارائه کالین و کالی و دوستانشان بعنوان زن-کودک، مرد-کودک خندان سرخوش دوست داشتنی دوبعدی،و دنیاشان بعنوان سرزمین افسانه ها ادامه میدهد انقطاعی است که مخل تجربه از راه ورود به دنیای داستان است.

امتیاز این منتقد 2.5 ستاره از 5 ستاره ممکن است.

حواشی فیلم Mood Indigo :

  • بودجه 21 میلیون دلار آمریکا، فروش تا الان 9.5 میلیون.
  • فیلم اقتباس رمانی به نام  Froth on the Daydream است.
  • تریلر فیلم را می توانید در لینک زیر مشاهده کنید.

برچسب ها:, , , ,

بازتاب از سایت

نظرات (2)

  • Ali_Tou

    |

    اوایل فیلم با این که شدیدا فراتر از فراتخیلی بود (!) تونستم باهاش کنار بیام و با اتفاقات فانتزی فیلم لبخند بزنم… ولی از وقتی که ریتم فیلم به سیاه و سفید شد رفت و زندگی توش رنگ باخت چیزی جز تلاش برای بدبخت نشون دادن کالین و طفلک کالی ندیدم. من حاضرم پولدارای مملکتم پولدار بمونن و پولدار تر بشن و به امثال من بخندن ولی آخر قصه شون اینجوری تموم نشه!!
    زبان فیلم خیلی تند بود و با این که هر 4 شخصیت اصلی فیلم جزو بازیگرای محبوبم هستن ولی دلمو زد

    پاسخ دادن

    • admin

      |

      متاسفانه من هنوز این فیلم را ندیدم با آنکه گوندری عزیز من به شمار میره که ترجمه کتابی از فیلم محبوبم که از او باشه هم در دست دارم ولی حتما زمانی که دیدم با نظر من هم آشنا می‎شوید چون این نقد که ترجمه است نه نظر شخصی من.
      ممنون از این که با سایت من همراه شدید.

      پاسخ دادن

دیدگاهتان را بنویسید

شما برای ارسال نظر باید وارد اکانت خود شوید

آخرین دیدگاهها

admin

|

همانطور که می بینید فیلم رو من 4 سال پیش دیدم حداقل براساس تاریخ نقد وگرنه ممکنه خیلی دیرتر دیده…

رضا

|

سلام و سپاس از توضیحات و نقد خوبتون به نظرم ریتم نیمه اول فیلم که کند و به جا داشت…

رض

|

به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین…

بهرام

|

خداییش خیلی فیلم پر استرس و وحشتناکیه

شهرام

|

ضمن سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران سایت و ادمین گرامی و همچنین بازدید کنندگان محترم درخواست کمکی برای…