0 / 5 (0 votes)

مصاحبه با دارن آرنوفسکی به بهانه فیلم قوی سیاه – قسمت اول

admin . مصاحبه ها

 

مصاحبه با دارن آرنوفسکی به بهانه فیلم قوی سیاه

بعد از نقد فیلم Black Swan یا قوی سیاه  دو مصاحبه با دارن آرنوفسکی را که در مورد این فیلم توسط دو سایت مختلف صورت گرفته را آماده کردیم.

اولین مصاحبه توسط سایت امپایر آنلاین برگزار شده که در زیر قسمت اول آن را می خوانیم.

امید است با خواندن این مصاحبه ها دوستانی که کمی ابهام در مورد فیلم دارند رفع شده ببینند.

مصاحبه با دارن آرنوفسکی به بهانه فیلم قوی سیاه :

+ اولین بار کی تصمیم به ساخت فیلم گرفتی؟
-من آدم مسئولی هستم. یعنی مسولیت همه ی کارهام رو به عهده میگیرم.خواهرم پتی رقاص بود و خیلی هم به باله علاقه داشت. من چیزی از این علاقه رو متوجه نمیشدم.
ولی وقتی بزرگ و بزرگ تر شدم، شروع به فکر کردن درباره دنیاهایی که بشه داخلشون فیلم ساخت کردم. و فکر کردم باله میتونه دنیای خوبی برای ساخت فیلم باشد.

+ خواهرت رقاص حرفه ای بود؟
-خوب تا خیلی جاها پیش رفت. موقعی که دبیرستان میرفت به یه مدرسه حرفه ای باله هم میرفت. ولی وقتی از درس و مدرسه افتاد دیگه رقص رو ول کرد.
پس همین که موقع دبیرستان به رقص هم میپرداخت خودش کلی حرفه. ولی بعدش فهمید رقص چیزی نیست که میخواد و الانم به کارای دیگه مشغوله.

+ کاراکتر نینا از کجا میاد؟
-من به رمان همزاد از داستایوفسکی خیلی علاقه داشتم. که داستانش درباره یه نفره که از خواب پا میشه و میبینه همزادش هم اونجاست.
همینطوری زندگیش شروع به عوض شدن میکنه. یه روز رفتم اجرای باله ی Swan Lake رو ببینم و با خودم فکر کردم اینا فقط یه مشت دختر هستند که دامن كوتاه پوشیدندند. ولی بعدش دیدم اونجا یه قوی سیاه و یه قوی سفید هستن که هر دو نقش رو هم یه رقاص بازی میکنه، و اون لحظه برام از اون لحظه هایی بود که میگیم "یافتم!" با خودم گفتم "واو، پس یه همزادی هم هست…" بعدش داستان فیلم کم کم جمع شد.

+ این اتفاق واسه چند وقت پیشه؟
-نمیدونم. من ناتالی رو هشت نه سال پیش دیدم. تو میدان تایم همدیگه رو دیدیم و قهوه خوردیم. من ایده یه فیلم رو که درباره باله هست رو داشتم.
ولی قضیه رو بیشتر از چیزی که دربارش مطمعن بودم برای ناتالی تعریف کردم… پس همه چی کم کم تکامل پیدا کرد. بیشترش هم اخیراَ به ذهنم رسید. بعد از کشتی گیر، این یارو کارک هیمن رو استخدام کردم که یه سری کار باهم بکنیم، و بعدش جدی جدی شروع بکار کردیم. فیلمنامه سختی بود. بیشتر بخاطر اینکه درک دنیای باله خیلی پیچیده است.

+ دنياي باله رو چطوري توصيف ميکني؟
-خيلي منزوي. تنها دنيايي بود که وقتي بهش وارد شدم طرز فکرم اين نبود که "ميخواي دربارش فيلم بسازي؟ حتماَ!!!!" رقاص هاي باله خيلي بي تفاوت و نجوش بودن و… زياد کمک نميکردن. وارد شدن به دنيای آن ها خيلي سخت بود.

+ چرا؟
– اونا به هيچي جز باله اهميت نميدن. واقعاَ اهميت نميدن. به فيلم ها اهميتي نميدن. جزو هنر اونها نيست. فکر کنم این بینشون به یک نوع فرهنگ پرطرفداري تبدیل شده است. خيلي روي رقص باله ای که میکنند تمرکز ميکنند. با باله زندگي ميکنند، نفس ميکشند و ميميرند.
خوب شايدم نمي میرند چون تو سنين جواني بازنشسته ميشوند. ولي حتي بعد از اين هم درگير باله هستند. درس می دهند و از اینجور کارها.

+ پس جطوري توانستی متقاعدشان کنی ؟
-یه سری از آن ها بودند که علايق ديگه اي داشتند. با بعضي ها صحبت کرديم: رقاص هاي بازنشسته، چندتا ستاره ي
معروف. و بعدش کار با بنجامين ميلپيد رو شروع کرديم که تو دنياي باله خيلي مورد احترام است. اون يکي از رقاص هاي اصليه باله ي نيويورکه، و همينطور يکي از جوان ترين و جذاب ترین آموزش دهنده ها است. و وقتي هم قرار شد با ما همکاري کند معلوم شد که علاقه زيادي به فيلم دارد. درهاي زيادي رو به روي ما باز کرد و ما را به جاهاي مختلفي برد.

+ چقدر ار رقص رو خود ناتالي انجام ميده؟
-بيشترش را. او روي انگشت پاش وايميستاد. مثل سکانس ابتدايي، اونجايي که ميره زير نور و دستاش رو بالا پايين ميکنه. اونجا رو خودش بازي کرد. خيلي از رقاص ها هستن که از چهار سالگي ميرقصن و واسه همين بدنشون تغيير کرده. تو بعضي از وايد شات ها مشخصه که اون رقاص نيست. ولي بيشتر رقص رو خودش انجام داد. واقعاَ کارش عالي بود.

ناتالی پورتمن در فیلم قوی سیاه

+ هيچوقت براي اينکه اونو مجبور به بازي تو نقش به اين سختي کردي احساس گناه نکردي؟
-لازم نبود اونقدرا مجبورش کنم. اون واقعاَ سخت کوش بود و با نظم کارش را می کرد و براي بازي تو اين نقش ها اشتیاق داشت. خيلي کم پيش ميومد که شکايت کنه. و اون سرسخته. اون يه دختر کوچولوي حساسه ولي قوي ساخته شده. بارها و بارها براي اجراي نقش تلاش کرد. ولي خيلي آماده بود و واسه همين لازم نبود از نظر احساسي و فيزيکي اونقدرام بهش فشار بيارم.

+ بين فیلم های کشتي گير و قوي سياه تشابهي ميبيني؟
-اين دوتا يه چيز دوگانه هستن. دوتا چيز کاملا همراه. روزي رو ميبينم که يه تئاتر هنري هر دوشون رو بعنوان دوتا برنامه بهم پیوسته اجرا کنه. منظورم اينه خيلي با هم شباهت دارن. هر دو درباره هنرمندايي هستن که از بدنشون استفاده ميکنن تا خودشون رو نشون بدن، و براي اينکار مقدار زيادي به خودشون آسيب ميرسونن. جز اينکه يکيشون والاترين و يکيشون پست ترين هنر هستن. اگه حتي بتوني یکیشون رو هنر صدا کني. بيشتر مردم اينکارو نميکنن. و من اين تشابه رو دوست دارم. هردوی آن ها در آخر با اشتیاق پذیرفته میشوند. قصه ها بسيار بسيار متفاوت هستن ولي تشابهاتي دارند.

+ چطوري به این مقدار جنسي بودن فيلم رسيدي؟
-هيچکس بهم نگفت که مقدارش رو کم کنم و از اين بابت خوشحالم. فکر کنم براي يه فيلم آمريکايي اين مقدار يکم جسورانه است.
ولي… نميدونم. تو فرهنگ ما ميل جنسي زيادي وجود داره و همينطور توي اينترنت که خيلي ملال انگیزه. البته در مقايسه با اون مسايل بيماري که اون بيرون اتفاق ميفته.

+ توي فيلم خيلي از آهنگ هاي چايكوفسكي استفاده کردي…
-خوب، چايكوفسكيِ خالص نبود. چايكوفسكي بود و آهنگساز خودم يعني کلينت منسل. اون آهنگ هاي چايكوفسكي رو برداشت و از هم جداشون کرد. چون اگه فقط چايكوفسكي تو فيلم ميذاشتي، خيلي بالا پايين و تند ميشد. موسيقي کلاسيک بدرد يه فيلم نميخوره. واسه همين کلينت يه تيکه هاي معيني رو برداشت و اونا رو به يه موسيقي ترسناک تبديل کرد. پس چايكوفسكي تبديل شد به موزيکي که کلينت ساخته و از چايكوفسكي الهام گرفته و دوباره برگشته سر چايكوفسكي. حتي موسيقي رقصی که توي فيلم از کارهاي Chemical Brothers و گروه هاي ديگه هست، از کارهاي چايكوفسكي سمپل گرفته شدن. پس موسيقي چايكوفسكي تو کل فيلم جريان داره ولي موسيقي خالص اون نيست.

 

برچسب ها:, , , , ,

بازتاب از سایت

دیدگاهتان را بنویسید

شما برای ارسال نظر باید وارد اکانت خود شوید

آخرین دیدگاهها

admin

|

همانطور که می بینید فیلم رو من 4 سال پیش دیدم حداقل براساس تاریخ نقد وگرنه ممکنه خیلی دیرتر دیده…

رضا

|

سلام و سپاس از توضیحات و نقد خوبتون به نظرم ریتم نیمه اول فیلم که کند و به جا داشت…

رض

|

به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین…

بهرام

|

خداییش خیلی فیلم پر استرس و وحشتناکیه

شهرام

|

ضمن سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران سایت و ادمین گرامی و همچنین بازدید کنندگان محترم درخواست کمکی برای…