0 / 5 (0 votes)

بررسی فیلم The Hit

admin . انگلیس, جنایی, درام, ژانر, سبک های سینمایی, فیلم های جاده ای, کشورها

بررسی فیلم The Hit / 1984 / به کارگردانی استفن فریرز

 

فیلم The Hit

داستان فیلم فوکوس میکنه روی یک مجرم حرفه ای که دوستان و همدستانش رو در دادگاه لو میده ! او از طرف دولت به اسپانیا فرستاده میشه و برای او امکانات هم فراهم میشه ولی دوستان زندانیش او رو فراموش نکرده اند و سر دسته آنها کسی رو میفرسته تا او رو از اسپانیا خارج کنند و به فرانسه پیش او ببرند تا شاهد مرگش باشه
ولی…..

فیلم رو برای این انتخاب کرده بودم که تارانتینوی لعنتی دوستش داشت همین !

من از استفن فریرز فیلم زیاد دیدم ولی این یکی شاهکار بود، این فیلم رو هیچوقت نمیشه در عین سادگی فراموش کرد.

فیلم در نگاه اول خیلی معمولی میاد ,اسکریپت نافذ و بازی بسیار عالی بازیگرهاش و کرکترهای بسیار اندک و همچنین روند فیلم که هرچه جلوتر میریم نشون میده زیرلایه های فیلم چیز دیگه ای ست جایی که کلیت فیلم روی " سرنوشت " " پذیرش مرگ " " تلاش برای بقا " متمرکز میشه .
شخصیت والای ویلی به عنوان فردی که 10 سال فرصت تمرکز و تفکر و مطالعه داشته در هیچ سکانس فیلم تلاشی برای فرار نمیکنه و همین بیننده ی عالی رو زجر میده ولی با کمی دقت بیشتر میتونیم مشاهده کنیم او برای زنده ماندن بیشتر هم تلاش میکنه و این رو با زرنگی و شاید از روی طینت و فطرت با دعوا انداختن Braddock و Myron میخواد انجام بده . او در جمله هایی که بعدا ازش میشنویم پذیرش مرگ به عنوان نه چیزی زیبا به عنوان چیزی که روزی فرا میرسه رو به ما گوشزد میکنه
سکانسی که محو آبشاری شده به او داره گوشزد میکنه زندگی چه چیزهای زیبایی داشته در حالی که او 10 سال از عمرش رو در فرار گذرونده و قبل از آن را به مجرم بودن

فیلم The Hit

در این بین شخصیت Braddock بسیار عالی ساخته و پرداخته شده او در حالی که یک حرفه ای هست ولی اونقدر هم حرفه ای نشون نمیده ! او متزلزل هست تا این بین کنش و واکنش های او با ویلی نمایان باشه . او درک ویلی براش سخت هست ,درک تلاش نکردن او برای فرار از این موقعیت و پذیرش مرگ !
این بین مگی وارد ماجرا شده ناخواسته همچون بسیاری حوادثی دیگه ای که در این مسیر " برخورد " کرده اند با کرکترهای ما و مسیر فیلم رو رقم زده اند . مگی فردی ست که این بین برخلاف 3 کرکتر دیگه عمل میکنه
این بین در هر 4 شخصیت ما " سرنوشت " رو میبینیم چطور رقم میخوره و فلسفه ی فیلم شکل میگیره
مگی فردی که در تمام طول فیلم در حال تلاش برای نجات یافتن است,او سرنوشت خودش رو مبنی بر کشته شدن نمیخواد بپذیره از تحریک کردن همه علیه " برداک " و گاز گرفتن دست او و خیلی چیزهای دیگه ابایی نداره

فیلم The Hit

کاری که تحسین برادک رو می انگیزه و میبینیم این کشمکش تا آخر ادامه داره و باعث نجات مگی میشه
این بین مسئله ای دیگه ای که همراه سرنوشت نمود پیدا میکنه پذیرش " مرگ " به عنوان حقیقتی ست
جایی که روانشناسی به اسم Elisabeth Kübler-Ross این مطلب رو ارائه میده که هر انسانی 5 مرحله رو میگذرونه تا درکی از مرگ خودش به دست بیاره : انکار,خشم,التماس,نامیدی,پذیرش
این مراحل به نوعی در ویلی دیده میشه او از زنده ماندن خودش ناامید شده چون میدونه اگه از دست بردارک هم فرار کنه باز یکی دیگه به سوی او فرستاده میشه
او مرگ خودش رو در پایان انکار میکنه سکانسی غافل گیر کننده که بیننده رو خلع سلاح میکنه ولی به نظر من این سکانس انکار ویلی نبود بلکه نشون دهنده ی او بود که او فکر میکرد " سرنوشتنش " در اینجا رقم نمیخوره و این غافل گیری که به بیننده هم همین تذکر میده که سرنوشت رو نمیشه مشخص کرد و اونقدر در تمام فیلم نسبت به آن خونسرد بود هر لحظه امکان داره در زمان و مکان دیگه ای رخ دهد
ویلی پذیرش مرگ هم در دل خود حل کرده است .
این بین کرکتر دیگه ای به اسم مایرون است که تحسین من رو بازیش بر انگیخت . او از طرف دیگه کسی ست که سرنوشت خودش رو با جاهلیت خودش رقم زده است او که غرق در سادیسم بازی های خودش است و به نوعی الهام برانگیز تارانتنیو برای خلق کرکترهای سادیسمی خودش در " سگ های آب انبار میشه " یادش رفته که یک قاتل حرفه ای هیچ وقت از خودش رد پا به جا نمیذاره و او سرنوشتش رو با جاهلیت خودش رقم میزنه و نه چیزی کمتر یا بیشتر !
شخصیت برادک و برخورد او با مرگ در سکانس نهایی و اون دلنشین و راحت بستن چشم هایش تاثیر تمام حرف های ویلی بود .

فیلم The Hit کمی از مزاج معمول یک بیننده ی عادی به دور است و سکانس ها برای چنین بیننده ای قابل هضم نیست چون خارج از تیپ نرمال ژانرش عمل میکنه ولی اکتینگ و تدوین عالی و تیپ " Road Movie " فیلم و همچنین ساندتراک های زیبای اسپانیای بک گراند فیلم که گروه " جیپسی کینگز " رو به یادم میاورد و همچنین زیر لایه های فیلمنامه باعت تحسین من شدند
یک چیزی که یادم رفت بنویستم در مورد اسم مایرون بود که به نوعی به تلفظ Moron هم نزدیک هست و این باز نکته ی ظریفی ست که به نظر من نمیشه آن را نادیده گرفت.

برچسب ها:, , , ,

بازتاب از سایت

دیدگاهتان را بنویسید

شما برای ارسال نظر باید وارد اکانت خود شوید

آخرین دیدگاهها

admin

|

همانطور که می بینید فیلم رو من 4 سال پیش دیدم حداقل براساس تاریخ نقد وگرنه ممکنه خیلی دیرتر دیده…

رضا

|

سلام و سپاس از توضیحات و نقد خوبتون به نظرم ریتم نیمه اول فیلم که کند و به جا داشت…

رض

|

به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین…

بهرام

|

خداییش خیلی فیلم پر استرس و وحشتناکیه

شهرام

|

ضمن سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران سایت و ادمین گرامی و همچنین بازدید کنندگان محترم درخواست کمکی برای…