بررسی آثار سینمایی فرانک کاپرا – مقاله دوم

بررسی آثار سینمایی فرانک کاپرا – مقاله دوم

خوب سخن از کاپرا به درازا کشید برای همین در راستای مقاله اول، در این مقاله صحبت ها را ادامه میدم.

کاپرا در فیلم های بعدی اش به نصیحت دوستش عمل کرد و اولین این فیلم ها ” آقای دیدز به شهر می رود ” در سال 1936 بود که باعث شد کاپرا دومین جایزه بهترین کارگردانی هم ببرد و همین زمان بود که منتقدی به اسم Alistair Cooke اعلام کرد که فیلم های کاپرا پیام محور شده است تا مردم محور.

فیلم بعدی کاپرا ” شما نمی توانی آن را با خودت ببری ” You Can’t Take it With You باعث شد سال 1938 او سومین اسکار در 5 سال را برنده شود.

با آنکه فیلم ” زندگی شگفت آور است ” شناخته شده ترین فیلم فرانک کاپرا می دانند ولی این فیلم ” آقای اسمیت به واشنگتن ” می رود بود که پایه گذار ” افسانه کاپرا ” بود. کاپرا در این فیلم بیشتر از سایرین میهن پرستی خود را نشان داد.

فیلم بسیار جدال برانگیز بود و قبل از این فیلم حتی کاپرا در طول یک جلسه با خبرنگاران با افکار رییس جمهور وقت روزولت نسبت به رفتارهای اخیر آلمان ها در اروپا مخالفت کرد و او ترس های خود را چنین به یاد می آورد :

” ترس مرا برداشته بود. ژاپن داشت چین را تکه تکه می کرد. تانک های آامانی اتریش و چکسلواکی را درنوردیده بودند و صدای غرش آن ها در اروپا به گوش می رسید. انگلیس و فرانسه لرزیده بودند. روسیه تلاش بسیاری نشان نداده بود. ابر سیاه جنگ جهان را در بر گرفته بود. مقامات آمریکایی از رییس جمهور گرفته تا رده های پایین تر تصمیمات سخت و آزار دهنده ای داشتند می گرفتند. و من در حین ساخت هجویه ای در رابطه با مقامات رسمی دولت بودم… بی موقع ترین زمان برای ساخت فیلم در رابطه با واشنگتن واقعا نبود ؟

بعد از کامل شدن فیلم، استودیو کپی های را برای مرور و بررسی به واشنگتن فرستاد، رییس جمهور آمریکا به روسای استودیو چنین نوشت ” خواهشا این فیلم را در اروپا نمایش ندهید”. سیاست مداران از تاثیر منفی فیلم بر روی متحدهای خود می ترسیدند.

مخالفت ها روی رییس کلمبیا پیکچرز و کاپرا اثری نگذاشت و آن ها فیلم را پخش کردند و فیلم نامزد 11 جایزه اسکار شد ولی تنها برنده یک جایزه در زمینه بهترین فیلم نامه اورجینال شد و در چشم منتقدان به خوبی درخشید.

بعد از حمله ژاپنی ها در 7 دسامبر 1941 کاپرا در ارتش اسم نویسی کرد و تبدیل به سرگرد ارتش ایالت متحده شد و حرفه فیلم سازی اش را در اوج رها کرد. با اونکه او 44 سال داشت و اجازه اسم نویسی نداشت ولی اشتیاق شدید او باعث شد آن ها بپذیرند.

خود او می گوید :

من وجدان ناآرامی داشتم. در فیلمهایم من مردم فقیر را اجر می نهادم و به آن ها قربت می دادم ولی خودم داشتم تبدیل به شخصی می شدم که مثل یک خان زندگی می کند. نفرین هالیوود داشتن پول زیاد است. و من میخواستم دین خود را به این مردم ادا کنم.

در طول 4 سال جنگ کار فرانک کاپرا توضیح دلایل اخلاقی به سربازان بود که چرا آن ها این یونیفرم سربازی را بر تن دارند و او 7 مستند در رابطه با این سوال ساخت.

این مستند برای کاپرا موفقیت بسزایی به همراه داشت ارتش آمریکا بسیار استقبال کرد و چارت های انیمیشنی فیلم را والت دیزنی و دستیاران او ساختند. فیلم ها به زبان های فرانسه، پرتغالی، اسپانیایی، چینی ترجمه شدند و توسط دیگر کشورها مورد استفاده قرار گرفتند. وینستون چرچیل دستور داد تا همگی این مستند ها در سینماهای انگلیس نمایش داده شوند.

کاپرا خودش از این فیلم ها به عنوان مهمترین فیلم هایش نام می برد.

بعد از جنگ کاپرا به همراه ویلیام وایلر و جورج استیونس استودیوی فیلم Liberty Films را ساخت که اولین استودیوی فیلم مستقل بعد از یونایتد آرتیست محسوب می شد ولی تنها فیلمی که در این استودیو کامل شد  It’s a Wonderful Life (1946) بود که در گیشه شکست خورد ولی با اینحال نامزد 5 اسکار شد و آخرین فیلم موفق کاپرا شد با آنکه او 5 فیلم دیگر در طول 14 سال بعدی ساخت ولی از سال های اوج خودش فاصله گرفته بود.

دیگر در طول 14 سال بعدی ساخت ولی از سال های اوج خودش فاصله گرفته بود.

با آنکه بعد از خاتمه جنگ فیلم ” زندگی شگفت انگیزی ست ” موفقیت کسب کرد منتقدین دیگر افکار کاپرا را قدیمی می دانستند آن ها عقیده داشت  کاپرا تبدیل به شخصی شده است که از فرهنگ آمریکا جدا شده است و تغیر کرده است و ایده های او برای مردم قبل از جنگ و بینندگان آن زمان دلپذیر هستند.

سال های بعدی کاپرا دوران سردی داشت فیلم های کمدی ساخت و دیگر قادر به سازش با نظام جدید فیلم سازی نبود.

شیوه کارگردانی فرانک کاپرا بسیار خاص است و تکیه بسیاری بر بدیهه گویی دارد. او چنین توضیح می دهد :

تنها چیزی که شما باید بدانی این است که حس و حال در رابطه با چیست، چه کسی چه کاری با چه کسی می کند، و کی به کی اهمیت می دهد… تنها چیزی که من میخوام یک سکانسی ست که فیلم به اوج خود می رسید و بقیه چیزها را خودم رسیدگی میکنم، چطور آن را فیلم برداری کنم، چطور وسایل اضافی را حذف کنم و چطور تمام وقت بر روی بازیگرها تمرکز کنم.

لیست کسانی که از کارهای کاپرا الهام گرفته اند زیاد است ولی بین آن ها می تواند

روبرت آلتمان، ماساکی کوبایاشی، اکیرا کوروساوا، دیوید لینچ، مارتین اسکورسیزی، استیون اسپیلبرگ، اولیور استون و فرانسوا تروفو را نام برد.

در زندگی شخصی اش کاپرا در سال 1923 با یک بازیگر زن به اسم Helen Howell ازدواج کرد ولی در سال 1928 طلاق گرفتند و او سپس با Lucille Warner در سال 1928 ازدواج کرد و از او صاحب یک دختر و سه پسر شد که یکی از آن ها در کودکی از دنیا رفت.

فرانک کاپرا عاشق فعالیت هایی نظیر شکار، ماهیگیری و کوه نوردی بوده است و حتی در سال های بعد از فیلمسازی به نوشتن داستان ها و آهنگ های کوتاه همراه با گیتارنواختن پرداخته است. او در دهه 30 و 40 شروع به جمع آوری کتاب های کمیاب کرد که این کتابخانه شاخص او در سال 1949  در یک حراجی به قیمت 68 هزار دلار فروخته شد.

فرانک کاپرا در سال 1991 در خواب به دلیل سکته قلبی از دنیا رفت.

دیگر در طول 14 سال بعدی ساخت ولی از سال های اوج خودش فاصله گرفته بود.

با آنکه بعد از خاتمه جنگ فیلم ” زندگی شگفت انگیزی ست ” موفقیت کسب کرد منتقدین دیگر افکار کاپرا را قدیمی می دانستند آن ها عقیده داشت  کاپرا تبدیل به شخصی شده است که از فرهنگ آمریکا جدا شده است و تغیر کرده است و ایده های او برای مردم قبل از جنگ و بینندگان آن زمان دلپذیر هستند.

سال های بعدی کاپرا دوران سردی داشت فیلم های کمدی ساخت و دیگر قادر به سازش با نظام جدید فیلم سازی نبود.

شیوه کارگردانی فرانک کاپرا بسیار خاص است و تکیه بسیاری بر بدیهه گویی دارد. او چنین توضیح می دهد :

تنها چیزی که شما باید بدانی این است که حس و حال در رابطه با چیست، چه کسی چه کاری با چه کسی می کند، و کی به کی اهمیت می دهد… تنها چیزی که من میخوام یک سکانسی ست که فیلم به اوج خود می رسید و بقیه چیزها را خودم رسیدگی میکنم، چطور آن را فیلم برداری کنم، چطور وسایل اضافی را حذف کنم و چطور تمام وقت بر روی بازیگرها تمرکز کنم.

لیست کسانی که از کارهای کاپرا الهام گرفته اند زیاد است ولی بین آن ها می تواند

روبرت آلتمان، ماساکی کوبایاشی، اکیرا کوروساوا، دیوید لینچ، مارتین اسکورسیزی، استیون اسپیلبرگ، اولیور استون و فرانسوا تروفو را نام برد.

در زندگی شخصی اش کاپرا در سال 1923 با یک بازیگر زن به اسم Helen Howell ازدواج کرد ولی در سال 1928 طلاق گرفتند و او سپس با Lucille Warner در سال 1928 ازدواج کرد و از او صاحب یک دختر و سه پسر شد که یکی از آن ها در کودکی از دنیا رفت.

فرانک کاپرا عاشق فعالیت هایی نظیر شکار، ماهیگیری و کوه نوردی بوده است و حتی در سال های بعد از فیلمسازی به نوشتن داستان ها و آهنگ های کوتاه همراه با گیتارنواختن پرداخته است. او در دهه 30 و 40 شروع به جمع آوری کتاب های کمیاب کرد که این کتابخانه شاخص او در سال 1949  در یک حراجی به قیمت 68 هزار دلار فروخته شد.

فرانک کاپرا در سال 1991 در خواب به دلیل سکته قلبی از دنیا رفت.

لیست فیلم های او را که به مرور معرفی میکنم در زیر می توانید ببینید :

مطالب مرتبط

بررسی آثار سینمایی فرانک کاپرا – مقاله اول بررسی آثار مایک لی – مقاله اول بررسی آثار مایک لی – مقاله دوم بررسی آثار جان کارپنتر