0 / 5 (0 votes)

بررسی آثار تاکشی کیتانو – قسمت اول

admin . ژاپن, یک نگاه، یک کارگردان

بررسی آثار تاکشی کیتانو

تاکشی کیتانو

خوب هفته پیش در مورد این عزیز ژاپنی مطلب گذاشتم ولی مشکل در سایت و برگرداندن بک آپ باعث از بین رفتن اون شد.

امید که این دفعه طلسم شکسته شود !

خوب کیتانو یکی از کارگردانان معاصر و مدرن دیگر ژاپن محسوب می شود که قصد دارم به جدیت آثار اون رو بررسی کنم چون کارگردان بسیار محبوب من هم به شمار می رود و قابل توجه دوستان بسیاری از فیلم های ایشون ترجمه شده و اون هایی هم که نشده توسط خود بنده ترجمه خواهد شد !

با توجه به اینکه کارهای کیتانو بسیار شخصی است، برای درک بسیاری از آثارش درک زندگی شخصی ایشون لازم است از دوستان خواهش میکنم اگه میخواهند کارهای او را عمیق بشناسند در خواندن این بیوگرافی دریغ نکنند.

تاکشی کیتانو در 18 ژانویه سال 1947 در اومشیمای توکیو متولد شد، او کوچکترین بچه محسوب می شد، دارای دو برادر و یک خواهر بزرگتر از خود است. برادر بزرگش به عنوان یک مترجم مشغول به کار بود ولی بقیه هنگام تولد او هنوز به مدرسه می رفتند.

پدر کیتانو کیکوجیرو یک نقاش بود و در ژاپن پس از جنگ خانواده او خیلی خوش شانس بودند که او حقوق بگیر بود و کیکوجیرو هرکاری را که میتوانست قبول میکرد تا بتواند خانواده خود را اداره و حمایت کند، تاکشی و برادرانش به پدر خود کمک می کردند ولی پدر به علت اینکه همکارانش او را مسخره می کردند از این امر متنفر و ناراضی بود. در ظاهر پدر کمک کننده خانواده خود بود ولی در باطن یک الکلی بود که پول زیادی را صرف نوشیدن الکل می کرد و بعد از مست شدن همسر و فرزندان خود را کتک می زد، تا اینکه عاقبت کیکوجیرو خانواده خود را ترک کرد.

بعد از ترک پدر، مادر خود را وقف تعلیم و تربیت فرزندان کرد. او به طرز خستگی ناپذیری کار می کرد و هر پولی به دست می آورد صرف خرید کتاب برای فرزندانش می کرد. این مادر کیتانو بود که باعث شد فرزندانش کلاس زبان انگلیسی بروند، خطاطی یاد بگیرند و اگر خود را وقف درس نمی کردند آن ها را تنبیه میکرد. او حتی پشت سر فرزندان خود با یک چراغ می ایستاد تا آنها بتوانند مطالعه کنند.

کیتانو هرچقدر از پدر شانس نداشت از مادر خوش شانس بود.

برادر بزرگ کیتانو هم کمک حال مادر و خانواده بود، او حالا به مرد خانواده تبدیل شده بود و کیتانو بعدها از کمک کردن او یاد میکند.

اگر به زندگی گذشته مادر کیتانو نگاه کنیم دلیل این همه حمایت او از خانواده اش را می فهمیم، در واقع مادر بزرگ کیتانو زمانی که مادرش یک بچه بود مرده بود و پدربزرگش سختی کشیده بود. مادر کیتانو مجبور بود به عنوان مستخدم در توکیو برای خانواده ثروتمندی کار کند آن هم زمانی که تنها 13 سالش بود. دلیل کارهای مادر این نبود که دوست نداشت فرزندانش نظیر کیکوجیرو شوند بلکه این بود که او اعتقاد داشت ” فقیر تنها از فقط با داشتن تحصلات خوب و عالی می تواند فرار کند “.

او نمیخواست فرزندانش نیز نظیر او طعم بی سوادی و فقر را بچشند.

تاکشی در یکی از فقیرترین و بدمحله ترین مناطق توکیو بزرگ شد، کیتانو بعدا می گوید آن ها از جعبه های چوبی پرتغال به عنوان میز برای مطالعه و درس خواندن استفاده می کردند و در شب زیر چراغ های خیابان می نشستند تا بتوانند مطالعه کنند.

اما دنیا همیشه روی بد را به خانواده آن ها نشان نمی داد، کیتانو می گوید خانواده آن ها تنها خانواده ای بودند که در اون اطراف تلویزیون داشتند او میگوید :

” من محله ای که در آن زندگی می کردیم را مثل بک خانواده بزرگ به یاد می آورم. مردمی که هنوز در نزدیک مزرعه ها سبزی می کارند و آن ها را در رودخانه می شویند، پسرانی که دنبال پروانه ها و سنجاقک ها می کنند و مادران آن ها در حمام های عمومی با هم صحبت می کنند و پدرانشان در یک گوشه در حال نوشیدن نوشیدنی هستند. “

می توانیم این حس مربوط به خانواده و دوستی را امروزه به عنوان یک نماد در فیلم های کیتانو ببینیم.

Imai Takako در بیوگرافی او می نویسد، کیتانو شدیدا می خواسته است که مرکز توجه همه باشد. در مدرسه او به تیم بیسبال ملحق می شود ولی به خاطر قدش هیچوقت به او پست مهمی نمی دهند. در 12 سالگی به یک باشگاه محلی بیسبال می پیوندد ولی هر دو تیم را یکی دو سال بعد ترک می کند چون رو به بوکس می آورد.

کیتانو در دروس هنری و ریاضیات بسیار ماهر بود و به همین دلیل میخواست مهندس شود و ماشین بسازد. رویای او کار برای کمپانی بزرگی نظیر هوندا بود. در سال 1965 او در امتحانات ووردی دانشگاه میجی شرکت کرد تا بتواند مهندس بخواند ولی هنوز زیاد نگذشته بود که حواسش به چیزهای دیگر پرت شد و اهداف و رویاهای گذشته اش را فراموش کرد.

برچسب ها:, , , , , ,

بازتاب از سایت

دیدگاهتان را بنویسید

شما برای ارسال نظر باید وارد اکانت خود شوید

آخرین دیدگاهها

admin

|

همانطور که می بینید فیلم رو من 4 سال پیش دیدم حداقل براساس تاریخ نقد وگرنه ممکنه خیلی دیرتر دیده…

رضا

|

سلام و سپاس از توضیحات و نقد خوبتون به نظرم ریتم نیمه اول فیلم که کند و به جا داشت…

رض

|

به نظر من نیمو داره میگه همه ی راه ها درستند و در عین حال همه غلطند ولی این بین…

بهرام

|

خداییش خیلی فیلم پر استرس و وحشتناکیه

شهرام

|

ضمن سلام و عرض ادب خدمت دست اندرکاران سایت و ادمین گرامی و همچنین بازدید کنندگان محترم درخواست کمکی برای…